شناسايي ابعاد موثر تداعي معاني برند ملّي بر جذب كارآموزان بين‌المللي داراي قصد‌ِكارآفرينانه ( مطالعۀ موردي: مركز آيسك ايران)

مطالعات پيشين از دو منظر قابل‌ِتامل هستند؛ يكي اينكه دستاوردهاي برندسازي ملّي ضمن معرفي كشورها موجب جذب مصرف‌كنندگان، گردشگران و كارآفرينان به بازار مي‌شود، از طرف ديگر موجب جذب دانشجويان بين‌المللي مي‌شود كه در برنامه‌هاي كارآموزي شركت‌مي‌كنند. اين پژوهش به دنبال شناسايي تأثير تداعي معاني برند ملّي بر كارآفريني از‌طريق كارآموزي بين‌المللي است. يكي از سازمان‌هاي فعال در زمينۀ كارآموزي بين‌المللي، آيسك مي‌باشد. اين پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و از نظر روش، توصيفي همبستگي مي‌باشد. جامعۀ آماري پژوهش 60 نفر است و پرسشنامۀ محقق‌ساختۀ پژوهش به‌صورت تصادفي ساده بين 55 نفر از كارآموزان بين‌المللي در مركز آيسك توزيع و درنهايت 52 پرسشنامه جمع‌آوري‌شد. در اين پژوهش پرسشنامه‌هاي توزيع‌شده توسط آزمون فرضيات تحقيق و مدل تحليل مسير آن براساس روش مدل‌يابي معادلات ساختاري بااستفاده‌از نرم‌افزار اسمارت‌پي‌ال‌اس2 تحليل و بررسي‌ گرديد. نتايج نشان‌مي‌دهد ابعاد تداعي معاني برند ملّي ازجمله فرهنگ ملّي، گردشگري، كيفيت زندگي و محيط كسب‌وكار بر جذب كارآموز بين‌المللي تأثير مثبت دارد، اما بعد سيستم ارزشي بر جذب كارآموزان تأثيري ندارد.