الگوي كنترل راهبردي شبكه محور صنايع دفاعي جمهوري اسلامي ايران

استفاده از توانايي‌هاي تحقيق و توسعه در كشور در قالب شبكه‌هاي همكاري، تحت عنوان رويكرد «‌هسته – شبكه‌»، يكي از مهم‌ترين رويكردهاي صنايع دفاعي براي پاسخ‌گويي و انطباق با تحولات محيطي شگرف و شتابان و نيازهاي پيش رو مي‌باشد كه آن را از يك سازمان متمركز وسلسله مراتبي، به يك سازمان با مراكز كليدي به نام هسته‌ها و روابط عميق و گسترده با مراكز بخش ملي تبديل مي‌كند؛ اما نبود يك الگو‌ي كنترلي جامع و يكپارچه در همكاري صنايع دفاعي و شبكه همكاران بخش ملي‌، باعث عدم ايجاد يك رابطه‌ي پايدار و امن، بين آنان گرديده است. تداوم اين وضعيت ممكن است بر پايداري، امنيت و موفقيت همكاري صنايع دفاعي با بخش ملي خدشه وارد نمايد. اين پژوهش، ادبيات و تئوري‌هاي مديريت و كنترل راهبردي را توسعه داده و با تعيين مهم‌ترين عوامل مؤثر بر تعامل موفق صنايع دفاعي با همكاران بخش ملي، ضمن تكامل وضعيت جاري كنترل راهبردي در صنايع دفاعي كشور، زمينه مناسب براي هماهنگي و هم‌افزايي نهادهاي مديريتي و نظارتي صنايع دفاعي را فراهم مي‌نمايد. اين تحقيق باهدف دستيابي به الگوي كنترل راهبردي صنايع دفاعي و پاسخ به اين سؤال كه عوامل و مؤلفه‌هاي كنترل راهبردي شبكه محور صنايع دفاعي كدام است، انجام گرفت و به لحاظ ماهيت و هدف؛ توصيفي، به لحاظ نتايج و دستاورد؛ كاربردي‌ توسعه‌اي و به لحاظ روش؛ آميخته است. جامعه آماري تحقيق، تعداد 140 نفر از مديران ارشد سازمان‌هاي صنعتي، تحقيقاتي و ستادي وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي‌ايران مي‌باشد. حجم نمونه آماري با توجه به جدول مورگان، تعداد 104 نفر تعيين گرديد. پرسشنامه محقق ساخته 30 سؤالي درباره‌ي متغيرها و مدل مفهومي تحقيق به تعداد پنج عامل و 20 مؤلفه طراحي، و روايي صوري و محتوايي آن، توسط خبرگان، و پايايي آن، با آزمون كرون باخ تأييد گرديد. نتايج حاصله بيانگر اين است كه به ترتيب، عامل بازآفريني دروني صنايع دفاعي با چهار مؤلفه داراي رتبه اول، عامل نتايج و اهداف راهبردي صنايع دفاعي با چهار مؤلفه داراي رتبه دوم، عامل مفروضات راهبردي وپويش راهبردي با دو مؤلفه داراي رتبه سوم، عامل ظرفيت همكاري متقابل صنايع دفاعي و شبكه با پنج مؤلفه داراي رتبه چهارم و عامل توانايي صنايع دفاعي در مديريت همكاري با شبكه با پنج مؤلفه داراي رتبه پنجم اهميت در الگوي تحقيق هستند.