مدلي براي چابكي در تعميرات اساسي با روش مدل‌سازي ساختاري تفسيري(مورد مطالعه: يكي از مراكز تعميرات و بازسازي تجهيزات دفاعي)

هدف: امروزه سازمان‌ها با محيطي در حال تغيير و پيش‌بيني‌نشده مواجه هستند و سازمان‌هايي مي‌توانند به پيشرفت دست يابند كه بتوانند به سرعت پاسخ‌گوي اين تغييرات بوده و در واقع از سطح مناسبي از چابكي برخوردار باشند. در اين مقاله مدلي ارائه شده است كه در آن مهم‌ترين عوامل كليدي در تعميرات اساسي و بازسازي چابك را تبيين مي‌كند.روش: رويكرد مورد استفاده مدل‌سازي ساختاري تفسيري (ISM) و شيوه گردآوري اطلاعات مبتني بر مصاحبه و پرسش‌نامه بوده است.يافته‎ها: پس از مطالعات ادبيات موضوع، 36 عامل در حوزه چابكي شناسايي شده و به تأييد خبرگان رسيد. سپس با استفاده از روش طوفان فكري 16 عامل به‌عنوان عوامل كليدي در استراتژي تعميرات اساسي و بازسازي، تعيين شدند. پس از آن پرسش‌نامه‌اي مبتني بر رويكرد ISM طراحي شد و در اختيار 17 نفر از خبرگان و كارشناسان قرار گرفت. پس از رسيدن به اتفاق نظر، اين عوامل با رويكرد مد نظر تجزيه و تحليل شده و در شش سطح طبقه‌بندي شدند كه مهم‌ترين اين عوامل پشتيباني مديران ارشد، بيان اهداف مديريتي شفاف و تمركز و توجه به استفاده‌كنندگان (مشتري) است.نتيجه‎گيري: يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهد، مي‌توان با تدوين برنامه‌هاي بلندمدت و كوتاه‌مدت توسط سلسله‌مراتب فرماندهي، استفاده از توانمندي‌هاي مراكز صنعتي و دانشگاهي كشور، استفاده از دانش و تجربيات كاركنان سازمان به سطح مطلوبي از چابكي در تعميرات اساسي و بازسازي (تعميرات اساسي) تجهيزات دفاعي نائل شد.