به‌كارگيري رويكردهاي مديريتي ناب، چابك و تاب‌آور در زنجيره تأمين صنايع دفاعي، راهبردي جديد و مؤثر در ارتقاي بازدارندگي دفاعي و امنيت ملي

قدرت نظامي‌، به دليل نقشي كه در ايجاد توان بازدارندگي در مقابل تهديدات خارجي ايفا مي‌كند به عنوان مهمترين مولفه قدرت ملي به‌شمار مي‌رود. تجهيزات به‌روز و پيشرفته نظامي‌ از مهمترين اركان قدرت نظامي‌ يك كشور محسوب گرديده و لذا در ايجاد و ارتقاي امنيت ملي كه تمام افراد جامعه از وجود آن منتفع مي‌‌شوند، تاثيرگذار است. در جمهوري اسلامي ايران، محصولات نظامي، در صنايع دفاعي و در قالب زنجيره‌هاي تأمين، توليد شده و در اختيار ساير نيروهاي مسلح قرار مي‌گيرند. نكته اساسي اينكه، تنها آن دسته از محصولات مي‌توانند در ارتقاي توان دفاعي موثر باشند كه در مقايسه با محصولات دفاعي كشورهاي پيشرفته، از ويژگي‌هاي رقابتي، برخوردار باشند. به منظور توليد محصولات رقابت‌پذير، رويكردهاي جديدي در حوزه مديريت، معرفي شده است. اين تحقيق تلاش مي‌كند با تدوين يك الگوي مفهومي‌، نقش به‌كارگيري رويكردهاي نوين مديريتي سه‌گانه ناب، چابك و تاب‌آور در زنجيره تأمين صنايع دفاعي را در ارتقاي امنيت ملي به نمايش بگذارد. براي اين منظور، ابتدا با به‌كارگيري روش دلفي، ويژگيهاي رقابتي صنايع دفاعي شناسايي، و سپس با به‌كارگيري روش تحقيق كيفي تحليل محتوا و با استفاده از مصاحبه نيمه‌ساختار يافته و عميق، نقش هر يك از رويكردهاي سه‌گانه در توليد محصولات دفاعي رقابت‌پذير، ارتقاي توان بازدارندگي و امنيت ملي بررسي شده است. نتايج حاكي است كه به‌كارگيري رويكردهاي نوين سه‌گانه زنجيره تأمين در صنايع دفاعي، به عنوان يك راهبردي جديد به ارتقاي توان بازدارندگي و امنيت ملي منجر خواهد شد.