پديد آورندگان :
طباطبائي، سجاد دانشگاه علوم پزشكي قم،قم، ايران , دانشمند، بدرالسادات دانشگاه شهيد باهنر كرمان،كرمان، ايران , جهانگرد، حميده دانشگاه شهيد باهنر كرمان،كرمان، ايران , عظيمي، زهرا دانشگاه خوارزمي،تهران، ايران
كليدواژه :
شخصيت , استرس و فشار زماني , راهبرد مقابله‌اي , سازمان‌دهي در مطالعه
چكيده فارسي :
هدف از اين پژوهش، ارتباط عامل‌هاي شخصيت بر سازمان‌دهي مطالعه، استرس و فشار زماني با تمركز بر راهبرد مقابله‌اي (مقابله برنامه‌ريزي شده و عقب‌نشيني ذهني) در دوران استرس‌زاي ورود به دانشگاه فرض شده است. اين پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي (مدل‌يابي معادلات ساختاري) بود، جامعه آماري دانشجويان ورودي جديد دانشگاه شهيدباهنر كرمان بود. با روش نمونه‌گيري خوشه‌اي چندمرحله‌اي، تعداد 273 نفر از دانشجويان انتخاب شدند. ابزار شامل مقياس‌هاي 5عامل شخصيت BFI (گلدبرگ، 1999)، مهارت مقابله‌اي COPE (كارور، شيير و وينتراب، 1989) و يادگيري دانشجويي CLEI (كيم، نيوتن، دوني و بنتون، 2010) بودند. تحليل داده‌ها به روش حداقل مربعات جزئي كه شامل: مدل‌هاي اندازه‌گيري (آلفا كرونباخ، پايايي مركب، روايي همگرا و واگرا) و مدل ساختاري (معناداري مسير و ضريب تعيين، شاخص پيش‌بيني مدل و نيكوي برازش) است. جهت ارزيابي فرضيه مورد استفاده قرارگرفت. يافته‌هاي پژوهش نشان داد وظيفه‌گرايي و گشودگي‌درتجربه با مقابله برنامه‌ريزي ارتباط مستقيم و مثبت (01/0>p) دارد؛ اما با عقب‌نشيني‌ذهني ارتباط مستقيم و منفي (01/0>p) دارد. همچنين ارتباط وظيفه‌گرايي و گشودگي‌درتجربه با سازمان‌دهي مطالعه به‌واسطه ميانجي‌گري مقابله برنامه‌ريزي غيرمستقيم و مثبت (05/0>p) است؛ اما با استرس به‌واسطه ميانجي‌گري عقب‌نشيني ذهني ارتباط غيرمستقيم و منفي (05/0>p) دارد. همچنين روان‌نژندگرايي با عقب‌نشيني ذهني ارتباط مثبت (01/0>p) دارد اما با مقابله برنامه‌ريزي ارتباط معني‌داري وجود ندارد. نتايج حاكي از آن است كه راهبردهاي مقابله برنامه‌ريزي و عقب‌نشيني‌ذهني با تمركز به صفات شخصيتي دانشجويان منجر به سازمان‌دهي مطالعه يا استرس و فشار زماني مي‌شود. اين مطالعه بر اهميت توسعه راهبردهاي مقابله‌اي كه مي‌تواند به‌عنوان سرمشقي مؤثر در يادگيري يا استرس تحصيلي درنظر گرفت.
چكيده لاتين :
Purpose: Structural relationships of the role of personality with college learning dimensions with a focus on coping strategies during stressful entering the university is assumed. Methods: This descriptive correlational, the population of new students of the University of Kerman. The multi-stage cluster sampling, 273 persons were selected. Scales consists of five personality factors, (BFI) (Goldberg, 1999), coping strategies (COPE) (Carver, Scheier, & Weintraub, 1989), College Learning Effectiveness Inventory (CLEI) (Kim, Newton, Downey & Benton, 2010). Data analysis partial least squares method, which includes: Measurement models (Cronbach's alpha, loadings, composite reliability, convergent and divergent validity) and Structural Model (significant factor T-values and R Square, the prediction model〖 Q 〗^2 Stone-Geisser, Quality Indexes Redundancy, GOF Goodness of fit). Was used to evaluate the hypothesis. Results: showed that Conscientiousness and openness to experience a direct and positive correlation with Planning coping; But the Mental disengagement negative correlation. The Conscientiousness relationship and openness to experience with the Organization and Attention to Study By mediation Planning coping correlation indirect positive; But with stress through mediation Mental disengagement correlation indirect negative. Neuroticism is a significant and positive relationship with Mental disengagement, But there is no significant connection with the Planning coping. Deduction: indicate Planning coping strategies and disengagement with a focus on personality traits that leads to Organization and Attention to Study, Stress and Time Pressure. This study emphasizes the importance the development of coping strategies that can be considered as pattern of effective learning or academic stress.
