عنوان مقاله :
بازتاب شيوه استيلايي زمامداران غزنوي و سلجوقي در اشعار درباري آن دوره(با نيم نگاهي به انديشه ماكياولي)
پديد آورندگان :
سام خانياني، محمد جواد دانشگاه گيلان , نور وحيدي، احمد مجتمع آموزش عالي سراوان، سيستان و بلوچستان ، سراوان
كليدواژه :
ماكياولي , قدرت , مصلحت انديشي , غزنويان و سلجوقيان , نظريه استيلايي , شعر درباري
چكيده فارسي :
نظريه استيلايي قدرت در ايران پس از اسلام، در دورههايي كه مذهب تسنن رواج داشته و كارآمدي و مصلحتنگري را جزء اصلي انديشههاي سياسي خويش قرار داده، نمود بيشتري داشته است. بدين ترتيب، در دورهي استيلاي تركان غزنوي و سلجوقي كه بر مذهبتسنن بودهاند، تئوري استيلايي بازتاب وسيعتري يافت. از ديگر سوي، آنچه مطمحنظر ماكياولي، متفكر بزرگ سياسي سدههاي پانزدهم و شانزدهم ايتاليا بوده است، اين مهم بود كه چگونه ميتوان روشهاي اجرايي و درست به-دست داد تا بدان دستاويز، ايتاليا و فلورانس را از هجوم ويراني و تباهي نجات داد. بنابراين، ماكياولي نيز بهواقعگرايي و مصلحتانديشي در نظريات خويش، به عنوان دو ركن اساسي در امور سياسي توجه عمده نمود. در اين نوشتار، پساز بررسي انديشههاي مبتني بر قدرت سياسي در اسلام، تفكرات سياسي در ايران پس از اسلام و تأثير آن بر فرهنگ و ادب فارسي سده-هاي چهارم تا هفتمهجري از نظر گذرانده مي شود و سپس به انديشه هاي ماكياولي و وجوه شباهت و تفارق آن با نظريه استيلايي قدرت در اشعار درباري پرداخته خواهد شد. بالطبع، شعر درباري آن دوران، بهتر از هرچيز ديگري ميتوانسته محل بازتاب نظريه استيلايي باشد. برخي از وجوه اين نظريه كه در اشعار درباري نمود داشته است عبارتند از: قدرت بيملاحظه و ارعاب، سياست جنگ، استفاده ابزاري ازمذهب و...