عنوان مقاله :
كلافي سردرگم در دستِ هزاران: در نورد و شكنج دراماتورژي و ترجمه در ايران؛ درنگي بر ترجمه، دراماتورژي و اجراي پرده آغازين مردي براي تمام فصول
عنوان به زبان ديگر :
Frailty, Thy Name Is Dramaturge: Stage Translation and Dramaturgy of A Man for All Seasons
پديد آورندگان :
لرزاده، محمدرضا دانشگاه اصفهان - گروه زبان و ادبيات انگليسي , معينزاده، احمد دانشگاه اصفهان - گروه زبان و ادبيات انگليسي , اسلامي راسخ، عباس دانشگاه اصفهان - گروه زبان و ادبيات انگليسي
كليدواژه :
دراماتورژي , ترجمه نمايشنامه , اجراپذيري , الگوي كوزان
چكيده فارسي :
دراماتورژي بخش زيادي از فرايند پيشتوليد، توليد و پساتوليد اثر نمايشي را در بر ميگيرد و جايي در پيوستار بين تنظيم متن نمايشنامة صرف تا نظارت بر اجرا و تنظيم و تعديل عناصر مختلف اجرايي و مديريت ادبي قرار ميگيرد؛ يعني ميتوان مانند لسينگ دراماتورژي را مجموعة گستردهاي از مهارتهاي منقّدانه قلمداد كرد يا مانند برشت، ساحت دو شقيِ متني-توليدي براي دراماتورژ قائل شد. حال در عرصة مطالعات ترجمه، رابطة ميان اجرا (و تبعاً دراماتورژي) و ترجمه اغلب به مسائلي مانند دوگانيهاي خوانشپذيري و اجراپذيري يا ترجمه براي صحنه يا مطالعه فروكاسته شده است. در مقالة حاضر سعي بر آن است تا با بررسي آغاز پردة اول نمايشنامة مردي براي تمام فصول رابرت بولت، ترجمههاي موجود از آن (آلرسول و طاهري) و متن اجرايي بهمن فرمانآرا از اين اثر، ضمن واكاوي ساختار و كاركردهاي دراماتورژي در كشور، نسبت مترجم با دراماتورژي مشخص شود. بررسي اين مجموعه پر چين و شكن در قالب الگوي تعديلشدة كوزان دال بر آن است كه ترجمة نمايشنامه اغلب نقطة شروع صرفي براي دراماتورژي محسوب ميشود و در هر صورت، چه با تعريف مديريت ادبي لسينگي و چه دراماتورژي متني-توليدي برشتي، نميتوان مترجم را دراماتورژ پنداشت و با تخصصيشدن اين عرصه، شايد بتوان مترجم را دراماتورژ متنيِ ترجماني دانست.
چكيده لاتين :
In a theatrical event, dramaturgy often includes drafting a play, observing the
performance, modifying various performative elements, etc. In Lessingian tradition,
dramaturgy needs managerial/criticizing skills, while according to Brecht, it has two
textual/production facets. In the present paper, by analyzing the first scenes of Act
One of "A Man for All Seasons", and its Persian translations (Alerasoul & Taheri),
along with the performed version, it is tried to explore the structure of the Iranian
dramaturgy and to determine the relation of translator to dramaturg(y). Studying this
complex process under the modified version of Kowzan's model suggests that drama
translation is often a starting point for (even textual) dramaturgy and translator
cannot be claimed to be dramaturg, although if various dramaturges with different
skill would be imagined, the title of "translational dramaturg" fits translator.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ترجمه