شماره ركورد :
1118436
عنوان مقاله :
ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﻤﺜﯿﻞ در ﻣﺜﻨﻮي ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮﯾﻪ آﻣﯿﺨﺘﮕﯽ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻣﺎرك ﺗﺮﻧﺮ ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﺗﻤﺜﯿﻞ »ﻣﻼﻣﺖ ﮐﺮدن ﻣﺮدم ﻣﺮدي را ﮐﻪ ﻣﺎدرش را ﮐﺸﺖ ﺑﻪ ﺗﻬﻤﺖ« از دﻓﺘﺮ دوم ﻣﺜﻨﻮي
پديد آورندگان :
رحيمي، سيما داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﺪرس , ذوالفقاري، حسن داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﺪرس , فقيه ملك مرزبان، نسرين دانشگاه الزهرا , قبادي، حسينعلي داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﺪرس
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
47
تا صفحه :
70
كليدواژه :
ﻣﺜﻨﻮي , ﺗﻤﺜﯿﻞ , ﻧﻈﺮﯾﻪ ذﻫﻦ ادﺑﯽ , ﻓﻀﺎﻫﺎي ذﻫﻨﯽ , آﻣﯿﺨﺘﮕﯽ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ
چكيده فارسي :
ﭼﮑﯿﺪه مثنوي مولوي بر يكي از ريشه دارترين سنت هاي ادب فارسي؛ يعني استفاده از تمثيل با هدف تعليم، استوار شده است. تمثيلات مثنوي غالبا برگرفته از فرهنگ عامه و حكايات تاريخي رايج در افواه يا آثار پيشينيان است. با اين همه مولانا در مثنوي عالمي شگرف از معنا وراي جهان مبتني بر عرف عامه پيش چشم خواننده مي گستراند. تاثير اين انتقال معنا مرهون شيوه خاص تمثيل سازي و فرايند ذهني خلاقانه مولانا در فرافكني فضاهاي مرجع متعارف بر اهداف نامتعارف و ارائه معنا از دل اين آميختگي است. در اين پژوهش قصد داشته ايم به روش توصيفي- تحليلي سازوكار تمثيل سازي و كاركرد ذهني مولانا را در معنا پردازي، با تكيه بر تمثيل «ملامت كردن مردم مردي را كه مادرش را كشت به تهمت» بر اساس نظريه آميختگي مفهومي مارك ترنر تحليل نماييم. نتايج نشان مي دهد كه مسير طي شده توسط داستان هاي مرجع و هدف در فرايند آميزش در شكل نهايي ممثل، به هيچ وجه سرراست نبوده بلكه سازوكاري پيچيده از فرافكني و ادغام و حائز مجموعه اي از شگردهاي خلاقانه است. قدرت اين معناپردازي برخاسته از خلاقيت مولانا در گزينش فضاهاي نامتعارف به گونه ايست كه فرافكني و آميزش آنها در عين تطبيق الگوهاي ساختاري، حائز كشمكشي قدرتمند در سطح مفاهيم است. از درون اين كشمكش نامتعارف است كه شگردهاي معناساز و زيبايي آفريني همچون ناسازه، تضادهاي آيرونيك و طنز به وجود مي آيند. تاثير اقناع كننده و ساختارشكني كه مجموعه اين شگردها بر اذهان مخاطبين باقي مي گذارد عامل قدرت تعليمي فراوان و برجستگي ادبي تمثيل هاي مثنوي است.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
فايل PDF :
7747363
لينک به اين مدرک :
بازگشت