عنوان مقاله :
اثربخشي مداخله حركتي، ريتميك و ملوديك عصب شناختي بر كنشهاي اجرايي دختران دچار اسكلروزيس چندگانه (MS)
عنوان به زبان ديگر :
The Effectiveness of Neurological Movement, Rhythmic and Melodic Intervention on Executive Function of Women with Multiple Sclerosis
پديد آورندگان :
نورمحمدي، فرحناز دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات، تهران، ايران , عشايري، حسن دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده توانبخشي، تهران، ايران , افروز،غلامعلي دانشگاه تهران - گروه روان شناسي و آموزش كودكان استثنائي، تهران، ايران , كامكاري، كامبيز دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر - گروه روان شناسي، تهران، ايران
كليدواژه :
اسكلروزيس چندگانه (MS) , مداخله حركتي , ريتميك و ملوديك عصب شناختي , كنش اجرايي
چكيده فارسي :
هدف از پژوهش حاضر، تعيين اثربخشي مداخله حركتي، ريتميك و ملوديك عصبشناختي بر كنش اجرايي دختران دچار اختلال اسكلروزيس چندگانه (MS) بود. بدينمنظور، تعداد 20 نفر (سنين 20 تا 30 سال) از زنان مراجعهكننده به انجمن MS با اختلال MS از نوع عود- بهبودي و دارابودن شاخص گسترده ناتواني جسمي پايين (3EDSS<) به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفي در دو گروه تجربي و گواه جايگزين شدند. گروه تجربي 30 جلسه دو بار در هفته آموزش گروهي موسيقيايي كنشهاي اجرايي (NEFT) مايكل تات (2005) را با همكاري يك متخصص موسيقي دريافت كردند و سپس دادهها با استفاده از آزمون مرتبكردن كارتهاي ويسكانسين (WCST) رايانهاي در پيشآزمون و پسآزمون گردآوري شد. همچنين از مقياس شاخص گسترده ناتواني (EDSS) براي سنجش ناتوانمندي جسماني و برنامه مداخله حركتي، ريتميك و ملوديك عصبشناختي (NMRMI) شركتكنندگان دچار MS استفاده شد. نتايج آماري مانكوا (MONCOVA)، حاكي از پيشرفت معنادار در زير مؤلفههاي طبقهبندي و كاهش خطاي برجاماندگي در گروه تجربي نسبت به گروه گواه بود. همچنين نتايچ نشاندهنده، اندازه اثر كم تا متوسط مداخله موسيقيايي، براساس مقياس كوهن بود. بهنظر ميرسد مداخله حركتي، ريتميك و ملوديك عصبشناختي بر افزايش مهارتهاي كنشهاي اجرايي دختران دچار MS تأثير گذاشته است. همچنين مداخله موسيقيايي در توانمندسازي اين افراد در فعاليتهاي روزمره ازجمله سازماندهي، حلمسئله و تصميمگيري مؤثر بوده و ميتواند در موقعيتهاي باليني كاربرد داشته باشد.
چكيده لاتين :
The purpose of the present study is to evaluate the effectiveness of neurological movement, rhythmic and melodic intervention on executive function of people with Multiple Sclerosis (MS). 20 women )age 20- 30 years) who are members of the Iranian MS Association, with relapsing-remitting course and low Extended Disability Status (EDSS <3) were selected using convenience sampling method and randomly assigned to either control or experimental group. The experimental group received 30 sessions twice a week of musical Executive Function group training) NEFT) with the assistance of a musician. Scores were gathered using Wisconsin Card Sorting (wcst) in the pre-test and post-test stages. Also, the Kurske (1983) extended disability status scale was used to evaluate the physical disabilities of MS participants. The results of MONCOVA indicated significant improvement in categorizing and reducing preservative errors in experimental group compering to the control group. Also, results showed musical intervention has small to medium effect size according to the Cohen Scale. Findings suggest that the neurological movement, rhythmic and melodic interventions can improve executive function skills such as organizing, problem-solving, decision making, and comprehension which may enhance everyday activities of people with MS which can be applied to clinical settings.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي كاربردي روان شناختي