عنوان مقاله :
بيزگرايي و مطالعات تاريخي در علوم اجتماعي
عنوان به زبان ديگر :
Bayesianism and historical research in the social sciences
پديد آورندگان :
طالبان، محمدرضا پژوهشكده امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي
كليدواژه :
تبيين تاريخي , مطالعات موردي , رديابي فرآيند , منطق فراوانيگرايي , منطق استنباط بيزي
چكيده فارسي :
مروري اجمالي بر تاريخ علوم اجتماعي حكايت از منازعاتِ متعدد روششناسانه در خصوص معقوليت تبيين تاريخي يا استنباط علّي در يك موردِ خاص با طرح تحقيق «تكموردي» دارد. در اين مقاله، ابتدا سه انتقادِ روششناسانه نسبت به تبيينهاي تاريخي از يك مورد خاص تشريح گرديده است. سپس، پاسخ اصلي روششناسانِ مدافعِ تحقيقات تاريخي يا تبيينهاي درونموردي تشريح شده كه استدلال نمودهاند يك چنين انتقاداتي مبتني بر يك منطق خاص از استنباط علّي است كه در سنتِ پژوهشي كمّي يا آماري حاكم است؛ در صورتي كه تبيين تاريخي و استنباط علّي در يك موردِ منفرد از منطقِ متفاوتي بنام بيزگرايي استفاده ميكند كه انتقادات مطرحشده را كلاً بلاموضوع ميسازد. همچنين نشان داده شد كه از حيث روششناسي اگر رديابي فرآيند روش اصلي استنباط علّي در مطالعات تاريخيِ تكموردي باشد، استنباط بيزي نيز قلب رديابي فرآيند است و ماهيت بيزي رديابي فرآيند است كه توضيح ميدهد چرا نامناسب است كه اينگونه مطالعات را واجد مشكلات مربوط به معين نمودن مدل استاندارد علّي ببينيم.
چكيده لاتين :
An overview of social science history implies numerous methodological
controversies about the rationale of historical explanation or causal
inference in a particular case with the design of "single case research". In
this paper, three methodological criticisms of historical explanations of a
particular case were first described. Then, the main answer was the
methodologists who defended historical research or internal explanations,
who argued that such criticisms were based on a particular logic of causal
inference, which governed quantitative or statistical research tradition.
the historical explanation and causal inference in a single case uses a
different logic called Bayesianism.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي