عنوان مقاله :
بررسي خيزشهاي آخرالزماني در ايران بين قرنهاي هفتم تا دهم هجري با تأكيد بر نقش تصوف و تشيع
پديد آورندگان :
پرنياني، ميلاد دانشگاه آزاد شبستر , كاظمي راشد، منيره دانشگاه آزاد شبستر
كليدواژه :
تحول , خيزش , آخرالزمان , مهدي , تصوف , تشيع
چكيده فارسي :
مصائب پياپي در پي هجوم چنگيز و تيمور، باعث شد تا مردم، جذب نحلههايي شوند كه يا به انزوا گرايش داشتند و يا به انقلاب. هر دوي اين پديدهها، گونهاي از اعتراض به وضع موجود بودند كه يكي راهحل شخصي و ديگري راهحل اجتماعي را پيشنهاد ميدادند. جريانهاي تشيع و تصوف، به مرور از تقيه و عزلت بيرون آمدند و با يافتن نقاطي مشترك، به يكديگر نزديك شدند. موضوعي كه گرايش به انقلاب را بيشتر ميكرد، احقاق حق اين نيروهاي سركوبشده در تاريخ بود كه از تجارب شيعه در انقلابيگري و تصوف در جذب حداكثري بهره ميبرد. مهمترين ايدئولوژي اين جمعيتها، انديشه ظهور منجي بود كه بقاي مردمان رنجديده آن روزگار را با اميد به آيندهاي روشن تأمين ميكرد. پرسش اصلي اين است كه تحولات انقلابي و فعاليتهاي آخرالزماني از آغاز قرن هفتم هجري تا پايان قرن نهم هجري، چه مراحلي را طي كرده و رهبران آن از چه محركهايي براي بسيج تودهاي استفاده ميكرده اند؟ روش تحقيق در اين پژوهش، توصيفي ـ تحليلي خواهد بود.