عنوان مقاله :
تحليل معنايي «أسند عنه» و امكان سنجي دلالت آن بر اعتبار راوي
عنوان به زبان ديگر :
Semantic Analysis of the Phrase asnada ‘anhu and Evaluation of Its Denotation of Trustworthiness of the Transmitter
پديد آورندگان :
موسوي، محمد صادق دانشگاه شهيد مطهري(ره) تهران , چيت سازيان، مرتضي دانشگاه شهيد مطهري(ره) تهران , نقيبي، ابوالقاسم دانشگاه شهيد مطهري(ره) تهران , سلطاني فرد، جواد دانشگاه شهيد مطهري(ره) تهران
كليدواژه :
أسند عنه , شيخ طوسي , رجال , توثيق , مدح , راوي
چكيده فارسي :
شيخ طوسي برخلاف اصطلاحات رايج رجالي، تعبير «أسند عنه» را در شرححال بيش از 330 نفر از اصحاب حضرت صادق(ع) و تعداد اندكي از اصحاب برخي ديگر از معصومان(ع) به كار برده است كه مراد از آن معلوم نيست. اين تعبير در ديگر كتب رجالى شيعه - بهجز مواردي اندك، آنهم به خاطر نقل يا تبعيت از شيخ - ديده نمىشود. عليرغم چنين چيزي، برخي اين عبارت را ازجمله الفاظ توثيق و مدح راوي تلقي كردهاند.
ازآنجاكه اين عبارت را شيخ طوسي در شرححال تعداد قابلتوجهي از راويان به كار برده است، ضروري مينمايد كه در گام نخست، نظرياتي كه پيرامون شيوه تلفظ عبارت «أسند عنه» و بهتبع، معناي آن بيان شده است، بررسي و راستي آزمايي گردد و در مرحله بعد، مشخص شود كه آيا اين عبارت، ميتواند بيانگر وثاقت راوي باشد يا خير؟
اين مقاله با استفاده از روش تحليلي به اين يافتهها دست مييابد كه اولاً، قرينه بلامعارضي نسبت به تعيّن هيچيك از معاني برداشتشده از اين عبارت وجود ندارد و صواب، آن است كه گفته شود كه معناي «أسند عنه» مبهم بوده و خود شيخ طوسي، بر مراد خويش از استعمال اين عبارت داناتر است؛ ثانياً، اين عبارت نميتواند هيچ دلالتي بر توثيق يا حتي مدح راوي داشته باشد.
چكيده لاتين :
Contrary to the prevailing current in the science of rijāl, al-Shaykh al-Ṭūsī
used the phrase asnada ‘anhu in the biography of over 300 companions of al-
Imām al-Ṣādiq (A.S.) as well as a few companions of other Imāms without
giving any explanation of what he meant by it while such phrase cannot be
seen in any other Shiite book on rijāl―except for a few that followed Shaykh
in this regard. Despite that, some hold that this phrase conveys
trustworthiness and praiseworthiness of the transmitter. Since that phrase is
used by Shaykh in several cases, it seems necessary to evaluate all opinions
stated with regard to the meaning of it first, and find out whether it can convey
trustworthiness of the transmitter secondly.
Taking an analytical approach, this essay finds that, firstly, there is no
incontrovertible evidence to determine any of those stated opinions with
regard to the phrase asnada ‘anhu and Shaykh, himself, is the only one who
knows what he has meant by it, and, secondly, that phrase can in no way
convey authenticity―let alone praiseworthiness―of the transmitter.
عنوان نشريه :
مطالعات قرآن و حديث