عنوان مقاله :
پيشنهادهايي براي ساماندهي تشتّت تعاريف استعاره و تقسيماتش در بلاغت فارسي
عنوان به زبان ديگر :
Suggestions for organizing metaphor definitions and its divisions in Persian rhetoric
پديد آورندگان :
شفيعيون، سعيد دانشگاه اصفهان , ميرمحمدي، وحيد دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
آسيبشناسي , ادبيّت , مجاز , استعارۀ مصرحه , استعارۀ تبعيه , استعارة مكنيه , قرينه و ملائم
چكيده فارسي :
استعاره در بلاغت فارسي، صرف نظر از ابهام ذاتياش، به سبب آميزشي كه با بلاغت اسلامي ـ عربي يافته و در پي آن سرريزگاه انواع مباحث كلامي و دستوري نامتجانس شده، قرنهاست كه دچار پيچيدگي گشته تا بدانجا كه با همة اهتمامي كه ادباي بلاغت در اين مدتِ مديد كردهاند و اشارات راهگشا و البته عمدتاً محافظهكارانهاي كه در مطاوي مطالب خود آوردهاند، هنوز بخشهايي از مباحثش دچار مشكلات ريشهاي و دست كم برخي ابهامات ساختاري است. اين وضع با بابشدن موضوعات بلاغت غربي، سختتر شده، چنانكه موجب پريشاني و تداخل و تزاحم مسائل بيشتر گشته است. در اين تحقيق، جسورانه سعي بليغ نمودهايم تا بيهرگونه ادعاي جامعنگرانهاي و با نگاهي صرفاً ادبي استعاره را بعنوان يكي از متفرّعات مجاز بررسي كنيم و در اين راه با اتّكا به يكي از مباني نظري نظرية فرماليستي كه از نظر ما قابل اعتمادترين و فايدهمندترين روش براي كشف ادبيّت كلام است، استفاده بسيار نموديم. غرض اصلي ما در تحقيق آن است كه انواع حقيقي استعاره را بشناسيم و بشناسانيم تا مخاطب متن ادبي پارسي به واسطة آن با كمترين پريشاني و سرگشتگياي، بتواند از عهدة تحليل سادۀ بلاغي استعارات در حد امكان به سلامت بيرون آيد . به بيان سادهتر، در اين مقاله، پس از ذكر تشويشهاي مفهومي و ساختاري در باب استعاره و اقسامش در منابع درسي، در گام نخست بي آنكه وارد مباحث فلسفي و ژرفساخت فكري و تخييلي متن شويم، بر آن بخشي كه زبان از صورت حقيقي خود خارج شده و وجه مجازي يافته، تمركز كردهايم و سپس به تحليل ماهوي آن از منظر استعاري و غير استعاري بودن و يا به عبارتي، تخييلِ تصويري و ادراكي پرداختهايم و در ضمنِ آن، زوايد و نيز نقايص آنها را بيان كرده، پيشنهادهاي خود را در اين راستا عرضه كردهايم.
چكيده لاتين :
In this research, we have boldly attempted to examine in a holistic and purely literary way the metaphorical claim as one of the permissible variants, thereby relying on one of the theoretical foundations of the formalist theory which we consider to be the most reliable and useful method. Literature is the word, we used it a lot. The main purpose of our research is to identify and identify the true types of metaphors so that the target audience of Persian literary texts will be able to come out with the least rhetorical analysis of metaphors as safely as possible. Simply put, in this article, after addressing conceptual and structural concerns about metaphor and its variations in textbooks, we first begin without going into philosophical discussions and deep intellectual and imaginative texts, on the part where language is out of its true form. We have concentrated and virtualized, then analyzed the material from a metaphorical and non-metaphorical point of view, or a visual and perceptual imagination, and also expressed their advantages and disadvantages, and made suggestions in this regard. We have released.
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي