عنوان مقاله :
بررسي پوياي انتقال نابرابري منطقه اي در ايران (مطالعه موردي :استانهاي ايران)
پديد آورندگان :
احمدي ، مرضيه دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي , فلاحتي ، علي دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي , دل انگيزان ، سهراب دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي
كليدواژه :
شاخص CIRD , دو مرحلهاي , همگرايي , پويايي توزيع و چگالي كرنال
چكيده فارسي :
روش هاي معمول اندازه گيري نابرابري منطقه اي، نمي توانند تحولات دروني كشور را از حيث جابه جايي در گروه هاي مختلف توسعه، منعكس كنند و شاخص هاي نابرابري براي نشان دادن پويايي توزيع نابرابري كارآمد نيستند. به همين منظور در اين مطالعه به بررسي پويايي انتقال نابرابري منطقه اي در كشور طي دوره 1385-1395 با استفادهاز شاخص تركيبي توسعه يافتگي منطقه اي (CIRD) و روش چگالي كرنال تصادفي پرداخته مي شود. از آنجا كه نابرابري منطقه اي پديده اي چندبُعدي است، در مرحله اول با انتخاب 25 نماگر در پنج بُعد شامل اقتصاد كلان (MEI)، علم و نوآوري (SII)، پايداري زيست محيطي (ESI)، سرمايه انساني (HCI) و خدمات عمومي (PFI) و با استفاده از روش تحليل مؤلفه اصلي دو مرحله اي (PCA) به ايجاد شاخصتركيبي نابرابري پرداخته مي شود. سپس در مرحله دوم با استفاده از رويكرد تحليلي ناپارامتريك پويايي توزيع دروني و روش چگالي كرنال تصادفي، فرضيه ي همگرايي شاخص CIRD استان هاي ايران آزمون و سپس براساس چگالي ارگوديك، تعادل در بلندمدت نشان داده مي شود. همچنين در اين مرحله جهت امكان اتخاذ سياست هاي دقيق و درست منطقه اي، پويايي توزيع و فرايند همگرايي يا واگرايي استان هاي ايران براي هر پنج بُعد در سه دوره متوالي (85 و 95) به صورت جداگانه بررسي شده است. با توجه به نتايج مرحله اول، در سال 1385 و 1395 بالاترين سطح توسعه يافتگي مربوط به استان تهران و پايين ترين سطح توسعه يافتگي مربوط به استان سيستان و بلوچستان است. براساس نتايج مرحله دوم كه به بررسي پويايي انتقال نابرابري منطقه اي در كشور طي دوره 1385-1395 پرداخته است، در سال اول (1385) چند وجهي آشكار نيست و با توجه به نمودار چگالي كرنل، ميزان شاخص CIRD حدود 70 درصد استان ها بين مقدار 1.1 و 0.1 است و مابقي در ادامه دنباله سمت راست در سطحي بالاتر از مقدار 0.1 توزيع شده است و در توزيع كرنل يك فرآيند تمايل به همگرايي مشاهده مي شود و نمودار به سمت تك قله اي گرايش دارد و يك قله كوچك در حدود مقدار 3 ولي قله اصلي در مقدار حدود 0.6 متمركز شده است. در سال دوم (1390) نيز با توجه به نمودار چگالي كرنل، منحني به وضوح الگوي ماهيت سه قله اي را نشان مي دهد و گرايش فزاينده كوچك اما روشن در توزيع اين سال نسبت به سال 1385 وجود دارد. در اين سال توزيع يكنواخت قبلي در بيشترين سطح به دو بخش تقسيم مي شود، يك قله در حدود مقدار 1 و قله ديگر در حدود مقدار 3 است اما قله اصلي همچنان همان مقدار 0.6 با تقريب 55 درصد استان ها باقي مانده است. بر اساس نمودار در سال آخر (1395)، الگوي چندبُعدي باقي مي ماند و تحرك در گروهاي سطح پايين تر وجود ندارد اما در سطح بالاتر، شاخص CIRD حدود 45 درصد استان ها در حدود مقدار 0.4 را در بر مي گيرد. كه اين سال به وضوح با الگوي چگالي دوقله اي مواجه است كه نشان دهنده آن است كه استان هاي كشور از لحاظ توسعه يافتگي به دو سطح تقريباً نزديك به يكديگر تمايل دارند بدين صورت كه استان هاي سطح پايين از لحاظ توسعه يافتگي به مقدار 0.6گرايش دارند و مقدار شاخص CIRD استان توسعه يافته تر به حدود مقدار 0.4 تمايل دارند. اين سه منحني نشان مي دهد كه استان ها از لحاظ توسعه يافتگي تمايل به همگرايي به سمت چندين ارزش متفاوت CIRD دارند. همچنين با توجه به نتايج پويايي توزيع ، استان هاي كشور در سال 1385 از الگوي چگالي تك قله اي و در سال 1395 از الگوي چگالي دو قله اي در سطوح شاخص نابرابري پايين و ميانه پيروي مي كنند و نيز درشاخص توسعه اقتصادي-اجتماعي كشور طي سال هاي 1385 تا 1395 واگرا مي باشد. بدين معنا ﮐﻪ طي اين سال ها، اﺳﺘﺎن هاي كشور از توسعه يافتگي پايين ﺑﻪ دو ﮔﺮوه ﮐﻠﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪﯾﺎﻓﺘﮕﯽ ميانه و ﺗﻮﺳﻌﻪﯾﺎﻓﺘﮕﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦ و تقريبا نزديك به يكديگر ﺗﻘﺴﯿﻢﺑﻨﺪي ﺷﺪه اﻧﺪ.
عنوان نشريه :
اقتصاد مقداري