عنوان مقاله :
خاستگاه مفهوم «تهي» در انديشه «كريستوفر الكساندر»
پديد آورندگان :
صرامي ، نفيسه دانشگاه يزد - دانشكده هنر و معماري - گروه معماري , مندگاري ، كاظم دانشگاه يزد - دانشكده هنر و معماري - گروه معماري , نديمي ، هادي دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده معماري و شهرسازي - استاد گروه معماري
كليدواژه :
تهي , تهيوارگي , تهي عظيم , كريستوفر الكساندر , معماري
چكيده فارسي :
تهي مفهوم وسيعي است و در حوزههاي گوناگون، از عرفان، فلسفه و متافيزيك تا علومي چون فيزيك، علم مواد، نجوم و نيز دانش و هنرهايي چون خوشنويسي، موسيقي و معماري حضور دارد. در حوزه معماري، تهي به معناي فضايي خاليست كه گنجايش بالقوهاي دارد، اين گنجايش ميتواند با در برگرفتن چيزها و انسانها بالفعل شده و براي رفتارهاي مختلف آنان استفاده گردد. از ميان صاحبنظرانِ اين حوزه، كريستوفر الكساندر به اين مفهوم توجه خاص داشته و آن را در ابعادي وسيعتر مطمح نظر قرار داده است. واكاوي بستر نظرات وي نشان ميدهد تهي در قالب سه مفهومِ منتسب، كه به طور مستقيم (مفاهيم تهيعظيم و تهي) و يا به طور غيرمستقيم و ضمني (مفهوم تهيوارگي) بدانها پرداخته شده است، در اين بستر حضور دارد؛ اين مفاهيم را ميتوان با تعمق در مضامين و ويژگيهايشان در دو دسته غيركالبدي (تهيعظيم و تهيوارگي) و كالبدي (تهي) جاي داد. اين مقاله ميكوشد، با توجه به وسعت و عمق اين مفاهيم و براي شناخت كامل آنان در انديشه الكساندر، در بستر انديشه وي متوقف نشده و به شناسايي خاستگاه و موطن اصلي اين مفاهيم بپردازد. هدف اصلي اين مقاله آن است كه با شناسايي خاستگاه انديشه الكساندر در باب مفهوم تهي، سرچشمه اين انديشه را روشن كرده و مشخص كند وي براي تبيين حاق اين مفهوم وامدار كدام حوزههاست و نسبت آن حوزهها با لايههاي مختلف اين مفهوم در انديشه وي چگونه است. نتايج اين تحقيق نشان ميدهد خاستگاه انديشه الكساندر در باب تهي به دليل ارجاعات الكساندر و ويژگيهاي مشترك، بيش از هر چيز در حوزه اديان و عرفان خاصه در شرق و نيز حوزه علوم، خاصه، فيزيك جديد است. در اين ميان سيطره اديان و عرفان بر انديشه وي در باب تهي بيشتر است و جوهره اصلي اين مفهوم را در انديشه الكساندر تشكيل ميدهد، درعينحال يافتههاي علم فيزيك وجه تجربي و علمي، به نظرات وي در باب اين مفهوم ميدهند. در واقع الكساندر براي تبيين مفهوم تهي كه مفهومي پيچيده و واجد مراتبِ گوناگونِ متافيزيكي و فيزيكي است از اين دو حوزه با همين مضامين بهره ميبرد تا تمامي ابعاد و وجوه آن مفهوم را مطمح نظر قرار دهد اما آنچه در نهايت ارائه ميدهد نه به طور كامل متافيزيكي و نه تماماً فيزيكي است بلكه انديشهايست تغذيهشده و مُزدوج از اديان و عرفان شرقي و فيزيك جديد اما سكني گرفته در وجود الكساندر و بسط يافته شده توسط وي به مثابه يك معمار.
عنوان نشريه :
انديشه معماري