اثربخشي آموزش مبتني بر تعديل جهت‌گيري يادگيري معلمان در تعامل با سبك تدريس بر خودپنداره تحصيلي و عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان

هدف: اين پژوهش با هدف بررسي تأثير بسته آموزشي تعديل جهت‌گيري يادگيري معلمان در تعامل با سبك تدريس در خودپنداره تحصيلي و عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان اجرا شد. روش: روش تحقيق مطالعه حاضر نيمه تجربي از نوع طرح پيش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري مطالعه حاضر شامل كليه معلمان پايه چهارم ابتدايي و دانش‌آموزان پايه چهارم شهرستان بيله سوار در سال تحصيلي 97-1396 بودند. تعداد 60 معلم به شيوه غربالگري با استفاده از پرسشنامه سبك تدريس انتخاب و در دو گروه آزمايش و كنترل 30 نفره جايگزين شدند به‌نحوي‌كه در گروه آزمايشي با توجه به سبك تدريس دو گروه 15 نفري تشكيل شد و در گروه كنترل نيز با توجه به سبك تدريس دو گروه 15 نفري شكل گرفت. معلمان انتخاب شده در گروه‌هاي آزمايشي و كنترل، به‌صورت تصادفي3نفر از دانش‌آموزان هر معلم به‌عنوان نمونه نهايي در نظر گرفته شد. و در گروه آزمايشي 6 جلسه بسته آموزشي (طراحي‌شده) ارائه شد. در اين تحقيق از سه ابزار پرسشنامه سبك تدريس (موسي پور) و خودپنداره تحصيلي (كوپراسميت) و يك آزمون پيشرفت تحصيلي با روايي و پايايي مقبول و از روش تجزيه‌وتحليل كوواريانس دوراهه چند متغيري استفاده شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه آموزش مبتني بر تعديل جهت‌گيري يادگيري معلمان بر خودپنداره تحصيلي و عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان اثربخش است و آموزش مبتني بر تعديل جهت‌گيري يادگيري معلمان در تعامل با سبك تدريس بر عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان در زيرگروه شاگردمحور بيشتر از زيرگروه معلم محور، اثربخش است. اما آموزش مبتني بر تعديل جهت‌گيري يادگيري معلمان در تعامل با سبك تدريس بر خودپنداره تحصيلي دانش‌آموزان اثربخش نيست و پيشنهاد مي‌گردد كه براي تعديل جهت‌گيري يادگيري معلمان در دانشگاه فرهنگيان از اين محتوا استفاده شود. نتيجه گيري: جهت‌گيري يادگيري معلمان بر خودپنداره تحصيلي و عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان اثربخش است و جهت‌گيري يادگيري معلمان در تعامل با سبك تدريس بر عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان موثر است.