مروري بر مباني تحليل شبكه هاي اجتماعي و شبكه هاي هم تأليفي

امروزه توسعه علمي بر تمامي جنبه هاي پيشرفت جوامع سايه افكنده و به جرأت مي توان بيان كرد كه توليد علم و اطلاعات علمي اساس و بنيان توسعه در همه اشكال آن اعم از توسعه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مي باشد. در راستاي گسترش علم، همكاري علمي (Scientific Collaboration) ميان افراد، سازمان هاي پژوهشي و كشورهاي مختلف با شتاب قابل ملاحظه اي رو به افزايش گذارده است. همكاري علمي را مي توان بازتاب فعاليت ها و رويكردهاي جامعه علمي به شمار آورد. يكي از نمود هاي بارز همكاري علمي هم تاليفي هم نويسندگي (Coauthorship) است. با توجه به اين كه، پژوهش ها در عصر جديد از پيچيدگيهاي بسياري برخوردار بوده و دامنه وسيعي از دانش و اطلاعات را مي طلبند، پژوهش گران جهت انجام پژوهش هاي جامع و كامل ناگزير به همكاري علمي مي باشند. در اين خصوص مطالعه تأليفات مشترك و بروندادهاي علمي حوزه هاي مختلف علمي بيش از هر زمان ديگري ضرورت يافته است. با انجام پژوهش در مقوله هايي چون تحليل شبكه، نگاشت شبكه هم تأليفي، خوشه بندي موضوعي و نيز چالش هاي مرتبط با همكاري علمي مي توان رويكردهاي مناسب تر و سودمندتر براي افزايش اين گونه همكاري ها را شناسايي كرده و چگونگي همكاري علمي ميان كشورها، مؤسسات و متخصصان را در حوزه هاي مختلف ارايه داد.