شماره ركورد :
1121060
عنوان مقاله :
بررسي آراء افضل‌الدين كاشاني دربارۀ «نور و ظلمت» و مقايسۀ آن با ديدگاه مغاني شيخ اشراق سهروردي و عين‌القضات همداني
عنوان به زبان ديگر :
Analysis of Afdal Aldin Kashani’s Opinions on “Light and Darkness” in Comparison with the Moqani Thoughts of Sohrevardi and Eyn-Alqozat Hamedan
پديد آورندگان :
اسديان، مريم داﻧﺸﮕﺎه رازي ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه , نورايي، الياس داﻧﺸﮕﺎه رازي ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
3
تا صفحه :
32
كليدواژه :
حكمت مغاني , حكمت اشراق , نور و ظلمت , ابليس , افضل‌الدين كاشاني
چكيده فارسي :
اصل ديالكتيك نور و ظلمت يكي از مميّزه‌هاي حكمت مغاني است كه به‌سبب استمرار معنويت ايراني به دورۀ اسلامي نيز انتقال يافته است. دو اصل مينوي سْپِنْتَه‌مَينيو و اَنْگْرَه‌مينيو در تعاليم زُرواني، در نزد برخي از عرفاي اسلامي همچون منصور حلاج و عين‌القضات همداني، با نام‌هاي احمد (صلعم) و ابليس مطرح شده و به‌ترتيب، اصل هدايت و ضلالت به شمار رفته‌اند. به يُمن فلسفۀ اشراق سهروردي، راز و رمز حقيقت توحيدي اصل ديالكتيك نور و ظلمت از پردۀ استتار بيرون مي‌آيد و به مدد برهان‌هايي كه وي در نظام نوري خود براي صدور كثرت از واحد و صدور شرّ از خيرِ مطلق بيان مي‌كند، راز و رمز گفته‌هاي عرفاي وحده‌الشهودي بر ما روشن مي‌شود. يكي از حكما و فلاسفۀ مشرقي كه در باب ابليس و وجودِ توأمان نور و ظلمت، در آثار خود ديدگاه خاصي را مطرح كرده، افضل‌الدين كاشاني، حكيم و فيلسوف قرن ششم و هفتم هجري است. وي در رسالۀ جاوِدان‌نامه سه فصل را به ابليس و ماهيت آن اختصاص داده است كه با دقت در عبارات او مي‌توان طنين ديدگاه مغاني را شنيد؛ به‌ويژه آنكه فلسفۀ آگاهي‌محور او همچون حكمت اشراق بر پايۀ ديالكتيك نور و ظلمت بنا شده و وي از ادراك و آگاهي با رمز «روشنايي» و «پيدايي» سخن مي‌گويد و از ناآگاهي و بي‌خبري با رمز «تيرگي» و «پنهاني». در اين مقاله، به مدد حكمت اشراق سهروردي، آراء باباافضل در باب ظلمت و تيرگي و مظهر آن ابليس، بررسي و با شواهدي از تعاليم زرواني در متون باستاني و نيز آراء عين‌القضات همداني به تبيين ديدگاه او پرداخته شده است.
چكيده لاتين :
The dialectical principle of light and darkness is one of the Moqani’s wisdom identifications which has been transferred to Islamic period due to continuation of Iranian spirituality. Two celestial principles spenta-mainyu and angra-mainyu in Jervani teachings were mentioned under the title of Ahmad (sal’am) and Satan as principles for guidance and aberrance respectively, by some of Islamic mystics such as Mansour Hallaj and Eyn Alqozat Hamedani. Thanks to Sohrevardi’s oriental metaphysics philosophy, either the monotheistic essence of dialectical principle of light and darkness is revealed, or the mysteries embedded in the words of Vahdat al-Shohud mystics becomes clear. Afdal Aldin Kashani, one of the oriental divine philosophers who lived in sixth and seventh centuries, had adopted a specific approach about Satan and simultaneous existence of good and evil. Three chapters in his book, which
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
پژوهشنامه كاشان
فايل PDF :
7752889
لينک به اين مدرک :
بازگشت