عنوان مقاله :
متن بر پردۀ ذهن : دو نسخه از يك روايت
پديد آورندگان :
آسيب پور، محسن دانشگاه تبريز
كليدواژه :
متن , روايت , ذهن , تصاوير ذهني , خوانش
چكيده فارسي :
پر واضح است كه نظريات «تصوير شناسي» و «بينامتنيت» كه بر قاعدۀ قياس استوار هستند، به ترتيب با مفاهيم «نويسنده» و «نوشتار» پيوند خوردهاند. به همين ترتيب، ميتوان نوعي مقايسه را متصور شد كه اين بار متوجه بعد «خواننده» است و در نتيجه به مسألۀ «فهم» مرتبط ميشود. در واقع، پايۀ بحث پيش رو اعتقاد به اين امر است كه، صرفنظر از نوع ادبي كه يك اثر متعلق به آن است، درك آن نوعي «دريافت حسي» است كه بواسطۀ نوعي «برابرسازي ديداري» توسط خواننده شكل ميگيرد. در واقع، فهميدن يك متن، جدا از اينكه متن موردنظر چه اندازه در برانگيختن تصاوير ذهني نزد خواننده تواناست، بهطور اجتنابناپذيري با نوعي ارجاعدهي به جهان خارج پيوند دارد. به بيان ساده، ميتوان گفت خوانش نوعي اقتباس تصويري است، بطوريكه هر لحظه از آن يك لحظه يا سكانس از يك فيلم تصنعي ميباشد. با توجه به اين امر كه هر خواننده، بنابر داشته (داده)هاي رواني-اجتماعي-فرهنگي خود نسخۀ خاص خود را از رمان ايجاد ميكند (ميبيند)، ما بر اين باوريم كه اين امكان وجود دارد كه به عنوان يك نظريه در حوزۀ مطالعات تطبيقي ادبيات اين بار مقايسه را ميان متن و بازنمودهاي ذهني گوناگوني كه از آن نزد خواننده هاي مختلف ايجاد ميشود درنظر بگيريم. در نتيجه، در اين نوشته قصد داريم تا از وراي يك تحقيق نشان دهيم چه عناصري در اين مقايسه، يا به بيان بهتر «انطباق»، دخيل هستند و چگونه خوانندههاي مختلف تصاوير ذهني متفاوتي در برخورد با يك متن واحد ميسازند، يعني چه اصولي نزد همۀ آنها مشترك است
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبيات تطبيقي