مديريت دانش مشتري و قابليت‌هاي انطباق با محيط

اين پژوهش به تبيين رابطه ميان مديريت دانش مشتري و قابليت ‌هاي انطباق با محيط مي ‌پردازد. از يك سو با توجه به نقش محوري مشتري در محيط ‌هاي رقابتي كه در نظرياتي همچون نظريه دلتا به روشني بيان شده است و از سوي ديگر باتوجه به تلاش سازمان ‌ها براي كسب مزيت رقابتي پايدار به‌ ويژه در محيط‌ هاي پويا و متلاطم كه در مفهوم قابليت‌ هاي انطباق با محيط به ‌خوبي متبلور شده است. انتظار مي‌ رود بررسي توامان دو مقوله مديريت دانش مشتري و قابليت ‌هاي انطباق با محيط بتواند راهگشاي برخي از مسائل موجود در دنياي رقابت باشد. لذا بررسي رابطه مديريت دانش مشتري و قابليت‌ هاي انطباق با محيط، محور اين پژوهش قرار گرفته است. در اين راستا 16 فرضيه مطرح و مورد بررسي قرار گرفتند و نتيجه آزمون ‌ها در سطح اطمينان 95% رابطه مثبت و معنادار پنج فرضيه را تأييد كردند كه عبارت‌ اند از: رابطه مديريت دانش مشتري و مؤلّفه شناسايي در قابليت‌ هاي انطباق با محيط، رابطه مؤلّفه دانش درباره مشتري در مديريت دانش مشتري و قابليت ‌هاي انطباق با محيط ، رابطه مؤلّفه دانش درباره مشتري در مديريت دانش مشتري و مؤلّفه شناسايي در قابليت ‌هاي انطباق با محيط، رابطه مؤلّفه دانش درباره مشتري در مديريت دانش مشتري و مؤلّفه تصاحب در قابليت ‌هاي انطباق با محيط، رابطه مؤلّفه دانش از مشتري در مديريت دانش مشتري و مؤلّفه شناسايي در قابليت ‌هاي انطباق با محيط.