عنوان مقاله :
واكاوي تطبيقي مضامين انتظار در شعر «علّامه جشي» و «لطفعليبيك آذر بيگدلي»
پديد آورندگان :
محمدي ، مجيد دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيات عربي , قنبري اقدم ، ايمان دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيات عربي , معصومي ، مهران دانشگاه رازي
كليدواژه :
انتظار , ادبيات تطبيقي , , علّامه جشي , آذر بيگدلي.
چكيده فارسي :
مهدويت به عنوان يكي از بُنمايههاي اصلي اعتقادي شيعه، بخش قابل توجهي از ادبيات ديني را به خود اختصاص داده است؛ التزام به اين مسئله سبب شده است تا شاعران در دو ادبيات فارسي و عربي آثاري گرانسنگ را بر تارك ادبيات متعّهد بر جاي گذارند. «علّامه جشي قطيفي» و «لطفعلي بيك آذر بيگدلي» از شاعران متعهّدي هستند كه بخش زيادي از ديوان آنان را قصايد ديني تشكيل داده است. در اين پژوهش، نخست بنابر جايگاه و رسالت ادبيّات تطبيقي، بر بنيان ديدگاههاي مكتب آمريكايي، كه تأكيد بر مطالعات زيباشناختي، ميان رشتهاي و بينافرهنگي از ويژگيهاي برجستۀ اين نظريه است، پيش رفته و با هدف بيان وجوه شباهتها و تفاوتهاي شعري آنان و به روش تطبيقي_ تحليلي با استناد به شواهدي از اشعار اين دو شاعر، به بررسي اين مضامين پرداختهايم. يافتههاي اين پژوهش بيانگر آن است كه اين دو شاعر، داراي مباحث مشتركي همچون؛ شناخت امام به عنوان آخرين حجت الهي، مسئله انتظار، مدينه فاضله، جهان عدالتمحور مهدوي، شيوع ظلم در آخرالزمان، لزوم وجود حجّت الهي، پاسخ به دو شبهۀ مهم در زمينۀ مهدويت مسائلي از اين دست هستند. در اين ميان افتراقاتي همچون؛ ميلاد امام، ضرورت وجود پيشواي الهي، نابودي دجّال و نام گزاري امام ، جلوهاي خاصّ به شعر آنان بخشيده است. نتايج نشان ميدهد كه اشعار مهدوي علّامه، به سبب خلق تصاوير ادبي زيبا و مضامين متنوّع و نيز بهرهگيري از برخي مضامين روايي و قرآني ، نمود برجستهتري نسبت به اشعار آذر بيگدلي داشته و از تأثيرگذاري بيشتري بر مخاطب برخوردار بودهاست.