"سرطان‌هاي خفته تهديد" در تقويم سياستي سياستگذاران در ايران

موضوع پژوهش حاضر تبيين نقاط تهديدزاي خاموش در سياستگذاري كلان ملي در ايران و چگونگي ورود اين مسئله‌هاي تهديدزا به تقويم سياستي سياستگذاران است. به‌نظر مي‌رسد نظام سياستگذاري ايران در بخش"تقويم سياستي" متاثر از رويكردهاي هنجاري، دموكراتيك، دستاوردهاي علمي و منافع ذينفعان است. تهديداتي تخريب‌گر در اين بخش وارد سيستم مي‌گردد ، كه ورود آن ممكن است توسط خود سيستم با جامعه مدني حمايت گردد و مسئله اصلي پژوهش تبيين چگونگي فعال شدن اين سرطان‌هاي خفته و ارائه پيشنهاد سياستي در جهت حل آن است. چارچوب نظري پژوهش حاضر نظريه سيستم‌هاي كاركردگرا است. محقق با بهره‌گيري از روش تحقيق تبيين علُي به تبيين چگونگي فعال شدن تهديدات اجتماعي با مداخلات غيرضروري سياستگذاران مي-پردازد. محقق با بهره‌گيري از روش كتابخانه‌اي و با جمع‌آوري اسناد و مدارك به تبيين چگونگي ورود مسئله‌هاي اجتماعي تهديدزا به تقويم سياستي سياستگذاران و روابط علي- معلولي مداخلات سياستگذاران و فعال شدن پتانسيل‌هاي تهديد در كشور ايران مي‌پردازد. استراتژي حل مشكل عبارت است از ““آسيب‌شناسي مسئله” و نگاه اداري حقوقي به مشكل” براي ارائه راه حل است. راه كار مهم حل مشكل نيز پالايش نهادي است.