منطقه منازعه خاكستري» مفهوم نوپديد در مديريت دفاعي آينده

نظريه هاي تكاملي در خصوص جنگ آينده، تغيير شكل جنگ را طي يك فرايند تكويني و براساس نقاط عطف مهم در تاريخ و تمدن بشري مورد بررسي قرار مي دهند. جنگ هاي گذشته به صورت مستقيم و تمام عيار بين كشورها و يا ائتلاف هاي درگير جنگ انجام مي شد، جنگ هاي اخير به صورت محدود و نيابتي انجام شدند، جنگ هاي آينده به شكل منازعه در منطقه خاكستري اجرا مي گردد، منطقه منازعه خاكستري دوگانه صلح و جنگ نام دارد، از نظر راهكنش تا حدودي شبيه جنگ بي قاعده، هيبريدي و نيابتي است. هدف اصلي اين مقاله تبيين مناطق منازعه خاكستري به عنوان مفهومي نوپديد در مديريت دفاعي آينده است، اين پژوهش به روش زمينه اي موردي انجام گرديده و از نوع كاربردي مي باشد، روش جمع آوري اطلاعات ميداني و كتابخانه اي بوده و جامعه آماري صد و بيست نفر، كه با استفاده از روش هاي تحليل خبرگي تحليل شده است. نتايج تحقيق حكايت از آن دارد كه جنگ تمام عيار و محدود باعث نارضايتي اذهان عمومي و ايجاد هزينه براي آمريكا شده است، به همين دليل آمريكايي ها به بهانه نابودي گروه هاي تكفيري تروريستي، حمايت از گروه هاي غيردولتي، كاهش هزينه و تلفات به دنبال ايجاد منطقه منازعه خاكستري هستند. مناطق منازعه خاكستري عبارتند از: يمن، سوريه، فلسطين اشغالي، لبنان، بحرين، قطر، عراق، درياي چين جنوبي و اوكراين. بهترين راه مديريت و مبارزه با منازعه منطقه خاكستري اتحاد كشورهاي مسلمان جهت ريشه كن كردن تروريسم و پرهيز از تعارضات هويتي و اختلافات موجود به منظور ممانعت از حضور آمريكا در منطقه غرب آسيا مي باشد.