آسياي مركزي در ميان " ابتكار اوراسيا" كره جنوبي و " ابتكاركمربند و راه" چين

ابتكار اوراسيا در سال 2013 از سوي رئيس جمهور وقت كره جنوبي و بلافاصله پس از رونمايي از ابتكار كمربند و راه چين ارائه شد و در سال 2017 با اعلام سياست شمالي جديد كره جنوبي توسط رئيس جمهور كنوني اين كشور مورد تأكيد قرار گرفت. ايده مذكور كه هدف برقراري پيوند سئول با منابع انرژي و بازارهاي اوراسيا را دنبال مي كند، مستقل از اولويت ها و اهداف ابتكار كمربند و راه چين تدوين شده است و شايد در نگاه نخست حتي در تقابل با آن تصور شود، اما مشاركت كره جنوبي در ابتكار كمربند و راه احتمالا تنها شانس اين كشور براي پياده سازي ابتكار اوراسيا خواهد بود. مقاله حاضر بر آن است تا با بررسي نقش و جايگاه ژئوراهبردي و ژئوپليتيك آسياي مركزي در هر يك از دو ابتكار كمربند و راه چين و اوراسياي كره جنوبي، زمينه هاي موجود براي همگرايي ميان اين دو ابتكار و مشاركت كره جنوبي در ابتكار كمربند و راه چين به منظور تحقق اهداف ابتكار اوراسيا را به بحث بگذارد. پرسش مقاله نيز به طور مشخص اين است كه «پياده سازي ابتكار اوراسيا كره جنوبي در گرو چيست و آسياي مركزي چه نقشي در اين ميان ايفا مي كند؟» فرضيه به آزمون گذاشته شده اين است كه «پيوستن سئول به ابتكار كمربند و راه چين تنها شانس واقعي براي پياده سازي ابتكار اوراسيا كره جنوبي به شمار مي رود و از آنجا كه آسياي مركزي فصل مشترك هر دو ابتكار را تشكيل مي دهد، تمركز پكن و سئول بر هدف يكسان دستيابي به فضاي ژئوپليتيك آسياي مركزي مي تواند در توسعه هر دو ابتكار مؤثر واقع شود.» نوع پژوهش در اين مقاله، توصيفي-تحليلي بوده و روش پژوهش، كتابخانه اي و اسنادي است. يافته هاي مقاله نيز بر صدق فرضيه پژوهش گواهي مي دهند.