عنوان مقاله :
معاد جسماني از منظر صدرالمتألّهين و استيفين تي. ديويس
پديد آورندگان :
متقيان، محمدرضا دانشگاه پيام نور - گروه معارف
كليدواژه :
معاد جسماني , بدن عنصري , بدن مثالي , صدرالمتألهين , استيفن تي. ديويس , ملاصدرا
چكيده فارسي :
در اصل مسئلهي معاد بين انديشمندان الهي اختلافي وجود ندارد، اما در كيفيت آن اختلافنظر است. حقيقت آدمي، معيار هويت شخصي وي و شبهات مطرح در معاد جسماني، محققان و متفكران را به موضعگيريهاي مختلف سوق داده است. در اين ميان، صدرالمتألهين و استيفن تي. ديويس جايگاه ويژهاي دارند؛ در اين مقاله اختلافنظر ميان اين دو فيلسوف معروف شرق و غرب عالم و قرابت تفكر آن دو به تصوير كشيده شده و رويكرد هر دو ديدگاه، به بوتهي نقـد گذاشـته شده است. اين دو شخصيت بزرگ از جهت قرابت فكري، معاد جسماني و روحاني را پذيرفتهاند، اما در چگونگي آن با يكديگر اختلافنظر دارند؛ صدرالمتألهين از نگاه شريعت، به معاد جسماني با بدن عنصري اعتقاد يافته، اما از نگاه فلسفي، معاد جسماني با بدن مثالي را پذيرفته و استيفن ديويس مدعي است كه معاد جسماني از هر دو نگاه، با بدن عنصري و مادي است. مبناي اختلاف ديدگاه فلسفي آنها بر پايهي حل دو مسئلهي حقيقت آدمي و معيار هويت شخصي وي استوار است؛ از نگاه صدرالمتألهين حقيقت آدمي همان نفس يا روح است و معيار هويت شخصي وي نيز در تمامي تحولات دنيوي و اخروي، نفس است و از منظر استيفن ديويس حقيقت انسان جسم مادي و روح غيرمتجسد است و معيار هويت شخصي وي نيز جسم و روح توأمان است. در سخن پاياني اين نوشتار به اين نتيجه دست خواهيم يافت كه معاد و حشر انسان، هم ازنظر ديني و هم ازنظر عقلي، جسماني و با بدن مادي و عنصري خواهد بود.
عنوان نشريه :
انديشه ديني