عنوان مقاله :
بررسي شناختي ساختهاي استعاري مفهوم فتنه در نهج البلاغه برمبناي نظريه ليكاف و جانسون
عنوان به زبان ديگر :
بدون عنوان
پديد آورندگان :
راستگو، كبري دانشگاه علوم و معارف قرآن - دانشكده علوم قرآني،مشهد،ايران
كليدواژه :
زبانشناسي شناختي , استعارۀ شناختي , فتنه , نهجالبلاغه
چكيده فارسي :
براساس زبانشناسيشناختي، استعاره، صورت ثانوي وشكل تحريفشدۀ زبان نيست، بلكه صورت بنيادين زبان ونوعي فعاليت تعبيري است كه به نحوۀ مفهومسازي مربوط ميشود. در گفتمان علوي براي تبيين مهمترين مفاهيم انتزاعي از جمله مفهوم "فتنه" از استعارههاي بسياري استفاده شده است كه بنيان هريك از آنها بر پايۀ مفهومسازيهاي خاصي استوار ميباشد. براين اساس نوشتار حاضر برآنست تا با استفاده از روش توصيفي-تحليلي وبا هدف تاكيد بر ساختار طبقهبنديشدۀ ذهن و تثبيت ارجاعمندي استعارات، به اين پرسش اصلي پاسخ گويد كه مفهوم انتزاعي "فتنه" در نهجالبلاغه برپايۀ نظريۀ استعارۀ شناختي، چگونه ارزيابي ميشود؟ بررسي استعارات شناختي مفهوم "فتنه" نشاندهندۀ آن است كه مفهوم فتنه در نهجالبلاغه، برمبناي استعارههاي شناختي حسبنياد «فتنه ظلمت است»، و ابر استعارۀ جانداربنياد «فتنه حيوان وحشي است» واستعارۀ فراگير ساختبنياد «فتنه نيروهاي طبيعي است»، مفهومسازي شده است. وجه معنيشناختي در وراي كاربست چنين استعاراتي را ميتوان تبيين ناامني، اضطراب، تنشها، كشمكشها وفضاي شبههناك ناشي از فتنهها دانست.
عنوان نشريه :
پژوهش نامه علوي