پيش بيني سرزندگي بر پايه سبك هاي كنارآمدن و باورهاي ديني در زنان سرپرست خانواده

The prediction of vitality based on coping styles and religious beliefs in female head of household

زمينه: سرزندگي از ابعاد روان ­درستي زنان سرپرست خانواده است كه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سبك­ هاي كنارآمدن با تنيدگي و باورهاي ديني در پيش ­بيني سرزندگي زنان سرپرست خانواده چقدر نقش دارند؟ در اين زمينه خلاء پژوهشي وجود دارد. هدف: اين پژوهش با هدف پيش ­بيني سر زندگي بر پايه سبك­ هاي كنارآمدن و باورهاي ديني در زنان سرپرست خانواده انجام شد. روش: روش تحقيق از نوع همبستگي بود. از جامعه آماري تمامي زنان سرپرست خانواده شهرستان يزد با استفاده از روش نمونه­ گيري در دسترس، تعداد 200 نفر انتخاب و پژوهش بر روي آنها اجرا شد. پرسشنامه‌هاي پژوهش شامل سرزندگي رايان و فردريك (1997)، سبك هاي كنارآمدن با تنيدگي اندلر و پاركر (1990) و باورهاي ديني كندلر و همكاران (2003) بود. پس از جمع‌آوري اطلاعات، داده‌هاي تحقيق با استفاده از آزمون ­هاي پيرسون و رگرسيون چندگانه مورد تحليل قرار گرفت. يافته­ ها: نتايج همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سرزندگي با سبك كنارآمدن اجتنابي همبستگي منفي و با مسأله ­مدار و باورهاي ديني همبستگي مثبت وجود دارد. رگرسيون چندگانه نشان داد از بين سبك­ هاي كنارآمدن تنها سبك زندگي مسأله ­مدار توانست به پيش ­بيني معني­ دار سرزندگي بپردازد (0/001p<). همچنين باورهاي ديني نيز توانست به پيش­ بيني معني ­دار سرزندگي بپردازد (0/001p<). نتيجه­ گيري: سرزندگي زنان سرپرست خانواده با باورهاي ديني و سبك كنارآمدن مسأله ­مدار قابل پيش­ بيني است؛ بنابراين از طريق تقويت باورهاي ديني و سبك كنار آمدن مسأله­ مدار مي ­توان سرزندگي اين زنان را بالاتر برد.

Background: Vitality is one of the psychological dimensions of female headed households that has been the focus of research. How important are coping styles and religious beliefs in predicting the vitality of female -headed households? There is a research vacuum in this area. Aims: The purpose of this study was to predict life based on coping styles and religious beliefs in female headed families. Method: The research method was correlation. A total of 200 individuals were selected from the statistical population of all women wives of the family of Yazd, using available sampling method. Research was performed on them. The research questionnaires included vitality (1997), coping styles (1990) and religious beliefs (2003). After collecting data, the data were analyzed using Pearson and multiple regression tests. Results: Pearson correlation results showed that there was a negative correlation between vitality and avoidant coping style and with problem-oriented and religious beliefs. Multiple regression showed that only the problem-oriented lifestyle of coping styles could predict meaningful vitality (p<0/001). Religious beliefs also managed to predict meaningful vitality (P<0/001). Conclusion: The livelihood of female-headed households is predictable with religious beliefs and problem-oriented coping style, so it is possible to enhance the vitality of these women by strengthening religious beliefs and problem-oriented coping style.