بررسي تطبيقي تلفيق تربيت اقتصادي در برنامه درسي دوره ابتدايي در كشورهاي اسكاتلند، چين و استراليا و ارائه دلالتهايي براي تربيت اقتصادي در ايران

A Comparative Study of Economic Training as a Component of Elementary School Curriculum in Scotland, China, and Australia, and its Implications for Such a Training in Iran

پژوهش حاضر با هدف بررسي تطبيقي تلفيق تربيت اقتصادي در دوره ابتدايي در كشورهاي اسكاتلند، چين، استراليا و ايران انجام شده است. اين پژوهش، پيمايش تطبيقي است و اطلاعات مورد نياز براي پاسخگويي از طريق پايگا ه هاي اينترنتي مانند سازمان همكاري و توسعه اقتصادي، شبكه بين المللي آموزش مالي و سايتهاي آموزش و پرورش كشورهاي مورد مطالعه گردآوري شده است. الگوي مورد استفاده، الگوي بردي است. براساس اين الگو ابتدا اطلاعات مورد نياز درباره تجربيات كشورهاي مختلف از منابع معتبر گردآوري و تفسير شدند، سپس در مرحله مجاورت، تفاوتها و شباهتها مطرح و در مرحله آخر داده هاي حاصل از تفسير و همجواري مورد مقايسه و تطبيق قرار گرفته اند. از ميان كشورهاي جهان، سه كشور اسكاتلند، چين و استراليا با واحد تطبيق نظامهاي آموزشي(غيرمتمركز) و به دليل تلفيق كامل تربيت اقتصادي در برنامه درسي انتخاب و دلالتهاي آن براي تربيت اقتصادي در ايران نيز مطرح شده است. نتايج پژوهش حاكي از آنست كه اشتراك كشورهاي منتخب در اهداف تربيت اقتصادي در دو حيطه دانش و مهارت است و تفاوت سه كشور، در تاكيد كشور استراليا بر توانايي به كارگيري دانش، مهارت و ارزشها به صورت توامان مي باشد. در زمينه شيوه سازماندهي، تلفيق درون موضوعات درسي مختلف به ويژه درس مطالعات اجتماعي به منزله موضوع درسي مشترك ميان كشورها مطرح است و نهايتا در زمينه فرصتهاي يادگيري بر استفاده از روش هاي فعاليت- محور، كاوشگري، پرسشگري و مناظره همراه با فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات تاكيد شده و تفاوت در ارج نهادن كشور چين به سواد اقتصادي در حكم يك فعاليت فوق برنامه است.

Given the importance of economic training, it has been successfully incorporated in the elementary school curricula in Australia, China, and Scotland. However, the absence of such topic within the Iranian curriculum requires a model based on the successful experiences of these countries. The selected three curricula were initially described, then interpreted, categorized, and finally compared and contrasted. The similarity between the selected countries seem to be in the goals of economic training which are defined in the two domains of knowledge and skills, while their difference is in Australian emphasis on the concurrent use of all three domains of knowledge, values, and skills. In the way of organization having a common course in social studies, and in the area of learning opportunities, the emphasis on activity, inquiry, debate, and their related technologies are other similarities. China stands aside when it comes to valuing economic literacy as an extra-curricular activity.