شماره ركورد :
1127306
عنوان مقاله :
خداي متشخص و خداي غيرمتشخص از نظر علامه محمد اقبال لاهوري
پديد آورندگان :
باقرشاهي، علي نقي دانشگاه بين الملي امام خميني (ره) - گروه فلسفه، قزوين
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
37
تا صفحه :
54
كليدواژه :
اقبال لاهوري , خداي متشخص , خداي نامتشخص , خود , خود نامتناهي
چكيده فارسي :
مقاله حاضر ديدگاه علامه اقبال لاهوري[i]را در باره خدا را مورد بررسي قرار مي دهد. از نظر او خدا در اسلام هم بصورت متشخص و هم غيرمتشخص مطرح است و چنين تصوري از خدا هم تامين كننده نياز متدين بوده و هم پاسخگوي كنجكاوي فكري فيلسوفان است. مك تاگارت متاثر از هگل حقيقت نهايي را مطلق مي دانست و معتقد بود مطلق را نمي توان "من" يا "خود" ناميد ولي اقبال با چنين نگاهي به حقيقت نهايي موافق نبود. اقبال همچنين به براهين سنتي اثبات وجود خدا اعتقادي ندارد،. او معتقد است كه اين براهين به انسان معرفتي درباره به خدا نمي دهند. در اين خصوص او به حجيت شهود تاكيد دارد و معتقد است همان طور كه شهود مي تواند ماهيت نفس و جهان را بر ما آشكار كند مي تواند حقيقت خدا را نيز آشكار كند. تجربه شهودي طريقي است كه برخي از فيلسوفان غرب مانند برگسون نيزكه هم عصر اقبال بود به آن تاكيد داشت. اقبال اين طريق را طريق قرآني مي داند و مي كوشد آن را مستدل كند. اقبال در آثار خود از واژه اي بنام "خود" براي انسان استفاده كرده و از خدا نيز به عنوان " خود نامتناهي " ياد مي كند كه نسبتي با شهود دارند
چكيده لاتين :
The present article is an attempt to explore Allameh Iqbal's view of personal and impersonal God. In his view in Islam God is considered to be both personal and impersonal. This view of God can satisfy both religious tents and philosophical questions of philosophical as well. Under the influence of Hegel, Mc Taggart holds that ultimate reality is absolute so it cannot be called by a self, but Iqbal disagrees with this view of Hegelian philosophers to the Ultimate Reality. Iqbal also disagrees with the traditional arguments for proving God's existence for these arguments fail to. In this regards he refers to the notion of intuition and holds that by intuition it is possible not only to unravel the nature of world and man but also realize God. Intuition is a term that is approved even by certain Western philosophers like Bergson as well. In Iqbal's view this path even is approved by the Quran. Accordingly, Iqbal seeks to substantiate it and used the term "self" for man and "infinite self" to God.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
پژوهش هاي علم و دين
فايل PDF :
7824396
لينک به اين مدرک :
بازگشت