بررسي تعيين‌كننده‌بودن ابعاد ساختار سازماني در آمادگي دانشگاه‌ها براي تبديل‌شدن به دانشگاهي با ويژگي‌هاي كارآفرينانه (مورد مطالعه: دانشگاه فردوسي مشهد)

Investigating the Determinant of Organization Structure Dimensions on the Readiness of Universities to become the University with the Entrepreneurial Features (Case Studi: Ferdowsi University of Mashhad)

امروزه، سازمان‌هاي دولتي از جمله دانشگاه‌ها براي كارآفرين‌شدن با مشكلاتي روبه رو هستند. ولي اين سازمان‌ها داراي پتانسيل و تواني ويژه براي كارآفريني هستند كه در صورت فراهم‌نمودن زمينه‌هاي لازم به نتايجي بهينه در اين زمينه مي‌توان دست يافت. براي فراهم‌نمودن اين زمينه‌ها، تغييرات اساسي در ساختار اين سازمان‌ها امري ضروري به نظر مي‌رسد. از اين‌رو تحقيق حاضر با هدف بررسي تأثير ابعاد ساختار سازماني بر آمادگي دانشگاه‌ها براي تبديل‌شدن به دانشگاهي با ويژگي‌هاي كارآفرينانه انجام شده است. جامعه آماري اين تحقيق، مديران دانشگاه فردوسي مشهد به تعداد 151 نفر مي‌باشد. طبق جدول مورگان تعداد 114 نفر به‌طور تصادفي انتخاب شدند. پس از اطمينان از روايي و پايايي، اين پرسشنامه بصورت حضوري بين اعضاي جامعه توزيع گرديد و در نهايت 120 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. تجزيه و تحليل اطلاعات نيز به كمك نرم‌افزار SPSS صورت پذيرفت. نتايج نشان داد از نظر مديران دانشگاه فردوسي مشهد، ابعاد ساختار سازماني يعني رسميت، پيچيدگي و تمركز، از عوامل تعيين‌كننده آمادگي دانشگاه‌ها براي تبديل‌شدن به دانشگاهي با ويژگي‌هاي كارآفرينانه هستند. علاوه بر اين نشان داده شد كه از بين ابعاد ساختار سازماني، عامل رسميت بالاترين ميزان تأثير را بر آمادگي دانشگاه فردوسي مشهد براي تبديل‌شدن به دانشگاهي با ويژگي‌هاي كارآفرينانه دارد.

Today, government agencies, including universities, are confronted with problems for entrepreneurship. But these organizations have a special potential for entrepreneurship that can be achieved by providing the necessary fields for optimal results in this field. To provide these areas, fundamental changes in the structure of these organizations are necessary. Therefore, the present research aims to investigate the determinant of organization structure dimensions on readiness of Universities to become the University with the entrepreneurial Features. In the Ferdowsi University of Mashhad. According to Morgan table, 114 sample were randomly selected. Validity was examined with point of view of a number of professors in the Department of Management of Ferdowsi University through factor analysis and Cronbach' s alpha coefficient was used to measure reliability. Data analysis was performed using SPSS software. The results showed that In terms of managers all dimension of organization structure are determinant factors effecting on the readiness of the Ferdowsi University of Mashhad to become the University with the entrepreneurial Features. In addition, it was shown that among the dimensions of organizational structure, Formalism is the highest determinant factor effecting on the readiness of Ferdowsi University to become the University with the entre preneurial Features.