پديد آورندگان :
قديريان، اميد داﻧﺸﮕﺎه ﺻﻨﻌﺘﯽ اﺻﻔﻬﺎن - داﻧﺸﮑﺪه ﻣﻨﺎﺑﻊﻃﺒﯿﻌﯽ - ﮔﺮوه ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ , همامي، محمود رضا داﻧﺸﮕﺎه ﺻﻨﻌﺘﯽ اﺻﻔﻬﺎن - داﻧﺸﮑﺪه ﻣﻨﺎﺑﻊﻃﺒﯿﻌﯽ - ﮔﺮوه ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ , ملكيان، منصوره داﻧﺸﮕﺎه ﺻﻨﻌﺘﯽ اﺻﻔﻬﺎن - داﻧﺸﮑﺪه ﻣﻨﺎﺑﻊﻃﺒﯿﻌﯽ - ﮔﺮوه ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ , پورمنافي، سعيد داﻧﺸﮕﺎه ﺻﻨﻌﺘﯽ اﺻﻔﻬﺎن - داﻧﺸﮑﺪه ﻣﻨﺎﺑﻊﻃﺒﯿﻌﯽ - ﮔﺮوه ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ , سفيانيان، عليرضا داﻧﺸﮕﺎه ﺻﻨﻌﺘﯽ اﺻﻔﻬﺎن - داﻧﺸﮑﺪه ﻣﻨﺎﺑﻊﻃﺒﯿﻌﯽ - ﮔﺮوه ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ , اميري، محسن اداره ﮐﻞ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ ﻟﺮﺳﺘﺎن
كليدواژه :
تخريب و نابودي زيستگاه , مدل سازي مطلوبيت زيستگاه , مدل حداكثر آنتروپي , نرم افزار R
چكيده فارسي :
تخريب و نابودي زيستگاه از مهم ترين دلايل انقراض گونه ها است، از اين رو مديريت جمعيت هاي حيات وحش مستلزم مديريت زيستگاه است. مدل سازي زيستگاه يكي از بهترين روش ها براي شناسايي زيستگاه هاي بالقوه مطلوب يك گونه است. روش هاي متعددي براي مدل سازي زيستگاه وجود دارد كه هر كدام مزايا و معايب خاص خود را دارند. در اين مطالعه از 15 روش مدل سازي به همراه 9 عامل محيطي شامل Bio12، Bio1، فاصله از جاده، فاصله از مناطق مسكوني، فاصله از اراضي كشاورزي، درصد شيب، جهت جغرافيايي، فاصله از آبراهه ها و NDVI براي مدل سازي مطلوبيت زيستگاه سنجاب ايراني در جنگل هاي استان لرستان استفاده شد. سپس ميزان AUC هر مدل بررسي و مدل هاي با AUC بالاتر از 0/9 انتخاب شدند. درنهايت نقشه خروجي حاصل از هر يك از اين مدل هاي انتخاب شده در ميزان AUC آن ضرب و ميانگين آنها به عنوان مدل تركيبي درنظر گرفته شد. در اين مطالعه فقط مدل هاي حداكثر آنتروپي، درخت رگرسيون ارتقاء يافته، مدل خطي تعميم يافته، و جنگل تصادفي داراي AUC بالاي 0/9 بودند و از اين رو به منظور تهيه مدل تركيبي درنظر گرفته شدند. براساس مدل تركيبي 66 درصد از گستره جنگل هاي استان لرستان داراي مطلوبيت زيستگاهي براي سنجاب ايراني است كه در اين بين 32/1 درصد داراي مطلوبيت كم، 18/4 درصد داراي مطلوبيت متوسط و 15/5 درصد داراي مطلوبيت زياد هستند. در اين مطالعه، عوامل فاصله از جاده، فاصله از اراضي كشاورزي و NDVI به ترتيب بيشترين تاثيرگذاري را بر مطلوبيت زيستگاه سنجاب ايراني از خود نشان دادند. پژوهش پيش رو نشان داد كه استفاده تركيبي از مدل هاي با صحت بالا نتايج بهتري را نسبت به استفاده مجزا از آنها به بار مي آورد.
چكيده لاتين :
Habitat destruction is the most important factor determining species extinction; hence, the management of wildlife populations necessitates the management of habitats. Habitat suitability modeling is one of the best tools used for habitat management. There are several methods for habitat suitability modeling, with each of having some different advantages and disadvantages. In this study, we used 15 modeling methods along with 9 environmental factors including Bio1, Bio2, distance to roads, distance to residential areas, distance to agricultural lands, distance to streams, the percentage of slope, geographic aspect, and NDVI to model the Persian squirrel’s habitat suitability in the forests of Luristan Province. The AUC of each model was computed and the models with an AUC higher than 0.9 were selected. Finally, the output maps resulted from the selected models were multiplied by their AUC and the average of them was considered as a combined model. In this study, Maximum Entropy, Boosted Regression Tree, Generalized Linear Model, and Random Forest were the only models with an AUC higher than 0.9. Based on the combined model, 66% of the forest areas in Luristan Province could be suitable for the Persian squirrel, of which 32.1%, 18.4%, and 15.5% have low, moderate, and high suitability, respectively. Among the 9 environmental factors used in this study, distance to roads, distance to agricultural lands and NDVI showed the highest contribution in the habitat suitability of the Persian squirrel. This study indicated that the combination of high-accuracy models could yield more reliable results, as compared to their separate use.