تبيين مدل يابي معادلات ساختاري در هنجار برپايي مسكن روستايي

هدف اين تحقيق، تبيين مدل نظري در هنجار شكل‌يابي مسكن روستايي در حوزه اقليمي سرد و كوهستاني استان اردبيل است. با تدقيق بر اينكه ساخت‌وسازهاي جديد روستايي كه عموماً با حمايت‌هاي سازمان‌هاي دولتي و در رأس آن سازمان بنياد مسكن انقلاب اسلامي و يا توسط اهالي اجرايي مي‌شود، ريخت و فرم مسكن شهري دارد كه بدون توجه به ارزش­هاي معماري بومي در حال اجراست؛ ارزشهايي كه با گذشت زمان و با آزمون ـ خطاهاي زياد به قوانين نانوشته ساخت‌وساز مبدل شده است. لذا توجه به ارزش­هاي حاكم در بافت روستاها كه طي ساليان متمادي از سوي اهالي ساكن به‌كار گرفته‌شده، نقطه قوت پژوهش حاضر مي­باشد. ارزش­هايي كه نگارنده، هنجار نام مي­برد. در اين تحقيق از روش همبستگي طرح مدل­يابي روابط ساختاري بر پايه مطالعات ميداني و تحقيقات پيمايشي از نوع اكتشافي استفاده شد. پس از شناسايي 176 سكونتگاه حوزه سرد و كوهستاني استان اردبيل با ارتفاع 1500 تا 2150 متر از سطح دريا، 85 روستا با جمعيت بالاي 200 نفر و به شيوه خوشه­اي تصادفي انتخاب شدند. حجم نمونه براساس نظريه كلاين درمجموع به تعداد 250 نفر از ساكنين روستاهاي فوق به شيوه هدفدار انتخاب، تا به 50 سؤال پرسش‌نامه مربوط به ديدگاه ساكنين در شكل­يابي مسكن پاسخ دهند (بنابراين هر روستا به‌عنوان يك خوشه و افراد ساكن به‌عنوان اعضاء آن خوشه­ها هستند). ميزان پايايي پرسش‌نامه با استفاده از آلفاي كرونباخ، 905/0=α به‌دست آمد. يافته هاي تحقيق نشان داد كه مؤلفه‌هاي: همشكلي (تشابه) در برپايي مسكن، جغرافيايي ـ اقليمي، اقتصادي ـ معيشتي، مقياس ـ تناسبات و فرهنگي ـ سنتي به‌عنوان عامل­هاي مؤثر بر هنجار شكل­يابي مسكن روستايي در حوزه اقليمي سرد و كوهستاني استان اردبيل هستند. نتايج به‌دست‌آمده نشان دادند كه متغيرهاي پيش­بين مدل، مقدار 41 درصد از تغييرات ملاك را پيش­بيني كرده­اند و 59 درصد مابقي متأثر از متغيرهاي برون‌زاد هستند. همچنين نتايج اين تحقيق گوياي سه اصل كلي است كه: اولاً مؤلفه مقياس و تناسبات در شكل­يابي مسكن روستايي نقشي پررنگ­تر از تمامي مؤلفه‌ها دارد. ثانياً: شكل­يابي مسكن روستايي پديده­اي فرهنگي است و ثالثاً: شكل مسكن روستايي، تابعي از ميزان ارتفاع از سطح درياهاي آزاد است.

اين مقاله فاقد چكيده لاتين است