عنوان مقاله :
غلبة رويكرد مفهومي بر رويكرد وجودشناسانه و پيامدهاي تربيتي آن در دورة معاصر (با تأكيد بر انديشه هاي نيچه و هايدگر)
پديد آورندگان :
عبدالكريمي، بيژن گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال , حسيني، افضل السادات دانشگاه تهران - گروه فلسفة تعليم و تربيت , سجادي، مهدي دانشگاه تربيت مدرس - گروه فلسفة تعليم و تربيت , الياسي، تحسيم دانشگاه تهران
كليدواژه :
مفهوم , گشتل , دازاين , وجود , دانشآموز
چكيده فارسي :
زبان به واسطۀ ماهيت دو رگهاش از وجوه وجودي و مفهومي فارغ نيست. با انديشههاي سقراط رگۀ مفهومي زبان كانون توجه قرارگرفت و رگۀ وجودي آن مغفول ماند. از نظر هايدگر و نيچه با غفلت از رابطۀ فوزيس و لوگوس، و فراموشكردن نقش زبان در به ظهورآوردن وجود و ناتواني آن در همراه شدن با صيرورت هستي، ذاتِ خودپوشانندۀ رگۀ وجودي به محاق رفت؛ و با فروكاستِ هستيشناسي به معرفتشناسي توسط كانت بستر لازم براي سيطرۀ زبان مفهومي فراهم آمد. اين روند با تحويل رياضيات به حساب و كارهاي افرادي چون فرگه و برنتانو سرعت گرفت و با كارهاي راسل، وايتهد و ويتگنشتاينِ ِنخست در شكلدادن به زبان صوري كه براي هر نام تنها و تنها يك ناميده داشته باشد وارد مرحلۀ تازهاي شد تا بشر را دچار چنان فقري كند كه گشتل را چون تقديري محتوم بپذيرد. در اين عصر عسرت، نيچه و هايدگر راهي ميگشايند. آنها با اهتمام به زبان وجودي و احياي تفكر انتولوژيك در مقابل تقديري كه زبان مفهومي و تفكر انتيك براي انسان و جهان مقدر كرده است امكاني فراهم ميسازند تا گونهاي ديگر از انسان و شكلي ديگر از عالم، به روشنگاه ظهور بيايند.
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي