شماره ركورد :
1129335
عنوان مقاله :
مفهوم علوم انساني در انديشه متاخر ويلهلم ديلتاي
پديد آورندگان :
ملكي، فخري دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي , داوري اردكاني، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
123
تا صفحه :
146
كليدواژه :
علوم انساني , فهم , عينيت يافتگي روح , تجربه زيسته و هرمنوتيك
چكيده فارسي :
ديلتاي در بخش اول انديشه اش براي استقلال بخشيدن به علوم انساني موفقيت چنداني به دست نياود بدين جهت براي يافتن راه حل مناسب انديشه اوليه خود را مورد تامل و بازبيني قرار داد. دستاورد اين تلاش مجدد اين بود كه تنها با روش درون بيني نمي توان علوم انساني تاسيس كرد زيرا كه طريق درون نگري اساساً واسطه تفهيم و تفاهم قرار نمي گيرد. لذا ديلتاي در بخش دوم انديشه اش معتقد مي شود كه بايد تاريخ را آيينه قرار داد و از طريق تامل در آن به شناخت خود رسيد. مفاهيم كليدي كه ديلتاي براي رسيدن به مقصود خود به كار مي برد، عبارتند از: تجربه زيسته، عينيت يافتگي روح و فهم. فهم از نظر ديلتاي بازسازي و باز توليد محتواي فكري نهفته در يك جلوه فيزيكي است. در اين بازسازي بايد فضاي فكري و زمينه هاي تاريخي – فرهنگي و ساير اموري كه با مولف نسبت دارد مورد توجه قرار گيرد. ديلتاي مقولاتي را در تقابل با مقولات صوري تحت عنوان مقولات حيات معرفي مي كند كه شامل: زمان، معنا، ارزش، غايت و نيروي مولد است.از ميان اين مقولات زمان جايگاه ويژه اي در نظام فكري ديلتاي دارد. زيرا كه مقولات ديگر از تامل در اين مقوله به دست مي آيد.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
فايل PDF :
7827624
لينک به اين مدرک :
بازگشت