عنوان مقاله :
تبيين معماي شكست داعش در سوريه و عراق با تأكيد بر نقش راهبردي جمهوري اسلامي ايران
عنوان به زبان ديگر :
An explanation of the mystery of ISIL’s defeat in Syria and Iraq, with an emphasis on the strategic role of the Islamic Republic of Iran
پديد آورندگان :
درج، حميد دانشگاه اصفهان , بصيري، محمدعلي دانشگاه اصفهان - گروه روابط بين الملل
كليدواژه :
داعش , پساداعش , امنيت ملي , تروريسم , رئاليسم تدافعي
چكيده فارسي :
تحولات سياسي كه از سال 2011 ميلادي در كشورهاي عربي به وقوع پيوست، نه تنها به استقرار حكومت‌هاي دموكراتيك در منطقه ختم نشد؛ بلكه به پيدايش و گسترش گروه‌هاي سلفي- تكفيري منجر گرديد. اين گروه‌ها، از شمال و شاخ آفريقا تا آسياي مركزي در كشورهاي منطقه پديدار گشتند و دست به اقدامات تروريستي زدند. با توجه به اينكه سوريه و عراق در كانون اين بحران‌هاي تروريستي قرار گرفتند، تهديدهاي گروه‌هاي سلفي- تكفيري بيش از پيش براي جمهوري اسلامي ايران نمايان گشت. لذا جمهوري اسلامي ايران با اتخاذ تدابير و خط‌مشي‌هاي سياسي و نظامي در تلاش براي دفع اين تهديدات برآمد تا از اين طريق از فروپاشي حلقه‌هاي مقاومت در منطقه ممانعت به عمل آورد. اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين سؤال اصلي است كه داعش چگونه شكل گرفت و نقش ايران در تقابل با آن چه بود؟ در ادامه اين فرضيه مطرح مي‌شود كه داعش به دليل اينكه يك جريان ساخته عربي- عبري- وهابي بود، با واقعيات ميداني و افكار عمومي منطقه از جمله ايران منطبق نبود و باعث شكل‌گيري ائتلاف مقاومت به رهبري ايران در برابر خود گرديد كه در نهايت اين مبارزه متقابل به نابودي داعش در منطقه منجر شد. اين مقاله سعي دارد با استفاده از چارچوب نظري رئاليسم تدافعي به بررسي ظهور پديده داعش در سوريه و عراق و همچنين نقش ايران در شكست اين گروه تروريستي بپردازد
چكيده لاتين :
The political developments that took place in the Arab world from 2011 did not end with the establishment of democratic regimes in the region, but led to the emergence and expansion of Salafist-Takfiri groups. These groups emerged from the north and the Horn of Africa to Central Asia in the region and committed terrorist acts. Given the fact that Syria and Iraq were at the center of these terrorist crises, the threats of the Salafist-Takfirist groups became more visible to the Islamic Republic of Iran. Therefore, the Islamic Republic of Iran, by taking measures and political and military policies, tried to eliminate these threats, thus preventing the collapse of the resistance rings in the region. This research seeks to answer the main question of how ISIS was formed and what was Iran›s role as opposed to it? Further, it is suggested that ISIS did not conform to the facts of the field and the public opinion of the region, including Iran, due to the fact that it was an Arab-Hebrew-Wahhabi process, which created a coalition of resistance to Iran›s leadership. Ultimately, this mutual struggle led to the destruction of ISIL in the region. The article tries to explore the emergence of the ISIS phenomenon in Syria and Iraq as well as Iran›s role in defeating this terrorist group using the theoretical framework of defense realism.
عنوان نشريه :
پدافند عيرعامل و امنيت
