پديد آورندگان :
حمزه پور، نيكو دانشگاه مراغه - گروه علوم و مهندسي خاك , اسلامي، سميه دانشگاه مراغه - گروه علوم و مهندسي خاك , آقايي، عفت دانشگاه مراغه - گروه علوم و مهندسي خاك , ملاعلي عباسيان، سارا دانشگاه مراغه - گروه علوم و مهندسي خاك
كليدواژه :
انقطاع بافتي , تكامل خاك , خاك دفن شده , كاني هاي رسي , ميكرومورفولوژي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: خشك شدن درياچه اروميه و پسروي سواحل آن منجر به برجاي ماندن پهنه وسيعي از اراضي شور در حواشي آن گرديده است. از آنجايي كه خاكها نشانههاي محيطي كه در آن تشكيل و تكامل يافتهاند را در خود ثبت ميكنند، مطالعه خاكها در مجاورت درياچههاي خشك شده، ميتواند اطلاعات ارزشمندي از گذشته منطقه و شرايط اقليمي آن دوران در اختيار قرار دهند. لذا هدف از انجام اين تحقيق، بررسي شواهد تغييرات سطح درياچه اروميه با مطالعه خاكهاي تكامل يافته در حاشيه جنوب شرقي آن بود
مواد و روش ها: براي انجام اين تحقيق يك برش عمود بر درياچه اروميه در حاشيه جنوب شرقي آن در دشت بناب انتخاب شد. سپس هفت خاكرخ با شرايط تكاملي مختلف براساس واحدهاي ژئومورفيك و فاصله از درياچه اروميه انتخاب، حفر و تشريح شدند. پنج خاكرخ در سطوح مختلف پلاياي درياچه اروميه و دو خاكرخ در دشت بناب واقع شدند. از تمامي افقهاي مشخصه نمونه خاك جمعآوري گرديد و برخي از آناليزهاي فيزيكوشيميايي بر روي نمونههاي خاك انجام شد. از برخي از افقهاي پدوژنيك نيز نمونه دست نخورده براي مطالعات ميكرومورفولوژي تهيه گرديد. همچنين مطالعه كانيشناسي برخي از افقهاي مشخصه نيز صورت گرفت.
يافتهها: نتايج نشان داد از ميان خاكرخهاي مطالعه شده، خاكرخهاي 1 الي 5 داراي خاك شور و خاك دفنشده بودند و تكامل آنها تحت تأثير رسوبات و نوسانات ناشي از درياچه اروميه بوده است. در تمامي اين پنج خاكرخ، در خاك دفنشده، درجات مختلفي از تكامل مشاهده شد كه نشان دهنده دوره زماني متفاوت خروج آنها از زير آب، پيش از دفنشدگي مجدد با رسوبات درياچهاي بود. تا خاكرخ 3، با دور شدن از درياچه اروميه، خاكهاي دفن شده، تكامل بيشتري نسبت به خاك روئين نشان دادند و اين بيانگر جوان بودن خاك در بالاي اين خاكرخها بود. مطالعه ميكرومورفولوژيكي افق كلسيك دفن شده در عمق 50-105 سانتيمتري خاكرخ 2 نشان داد كه خاكدانهسازي و جداشدگي در اين افق به خوبي اتفاق افتاده است و پوششها و پرشدگيهاي آهكي در ديواره و داخل منافذ مشاهده شد. در خاك دفنشده در خاكرخ 3، علاوه بر تكامل افق كلسيك، تشكيل اسمكتيت به صورت نوتشكيلي نيز مشاهده شد. در خاكرخهاي 4 و5، خاك روئين نيز همانند خاك دفنشده تكامل خوبي داشت و اين نشان داد كه اين بخش از منطقه مطالعاتي براي زمان نسبتا طولاني تحت تاثير فرايندهاي خاكسازي بوده است. براساس نتايج حاصل از اين تحقيق، شواهدي از خاك دفن شده و رسوبات درياچهاي در خاكرخ 6 كه در اراضي كشاورزي واقع بود، مشاهده نگرديد. در اين خاكرخ، افقهاي كلسيك با تكامل خوب مشاهده شد كه نشان از پايداري سطح و قدمت خاك در اين منطقه حداقل نسبت به ساير خاكرخها داشت. بنابراين، به نظر ميرسد كه خاكرخ 5، احتمالا آخرين نقطهاي در حاشيه حنوب شرقي درياچه اروميه است كه مستقيما تحت تاثير درياچه اروميه واقع شده است.
نتيجهگيري: براساس نتايج به دست آمده، وجود خاكهاي دفن شده و لايهبنديهاي مختلف با انقطاع بافتي در خاكرخ-هاي مطالعاتي نشان داد كه درياچه اروميه در گذشته نيز به دليل تغييرات اقليمي، نوسانات زيادي از نظر گسترگي و عمق داشته است. براساس نتايج اين تحقيق، گستردگي درياچه اروميه بيش از حداكثر گستردگي ثبت شده آن در صد سال گذشته بوده است و پسروي ساحل آن در حاشيه جنوب شرقي مرحله به مرحله و همراه با پيشرويهاي متعدد و رسوبگذاريهاي مجدد بوده است و به اين طريق توانسته است بر روي روند تكامل خاكها در مجاورت خود اثر گذار باشد.
چكيده لاتين :
Background and objectives: Urmia Lake drying up and withdrawal of its shores resulted in remaining of vast saline lands around it. The study of soils as the indicator of the environmental condition, in which they have developed, can provide valuable information about the past climate of the area. The aim of this research was to study the evidence of the Urmia Lake fluctuations through the developed soils in its Southeastern shore.
Materials and methods: a transect perpendicular to Urmia Lake was studied in southeast Urmia Lake, in Bonab Plain. Seven pedons based on the variation of geomorphic surfaces and landscape change, were described and sampled along a transect next to the southeastern shore of Urmia Lake. Soil samples were collected from all diagnostic horizons and analyzed for some of their physicochemical characteristics. From some of the diagnostic horizons, undisturbed samples were gathered for micromorphological analysis. Clay mineralogy was also performed for some of the horizons.
Results: Results showed that among studied soil pedons, pedons 1, 2, 3, 4, and 5 had saline soils along with buried horiozons and their developments were mostly affected by Urmia Lake sediments and fluctuations. In all of these 5 soil pedons, buried soils with different degrees of development were detected, which showed that these soils had been exposed during different time periods, before further burial by lacustrine sediments. Buried soils in first 3 pedons had more developed soils than their upper soils, showing that upper soils are in their early stages of development. micromorphological study of buried Bk horizon in the depth of 50-105 cm of P2, revealed that it is a highly pedal and highly separated horizon with calcite coatings and infillings. Based on the results, no evidence of buried soils or lacustrine sediments was observed in pedon 6, which was located in agricultural lands, 1 km from pedon 5. In pedon 6, highly developed calcic horizons were observed, showing that this part of landscape has been stable for a long time, at least longer than other 5 studied pedons.
Conclusion: The existence of buried soils and textural discontinuities in some of the studied soil pedons showed that Urmia Lake had several fluctuations due to climatic changes and had also been much more extended than that of 1998 in the past. The study also revealed that its recession has happened during several stages which has also coincided with several expansions and consequent sedimentations, through which, soil evolution and development in its southeastern shore has affected.