شماره ركورد :
1133188
عنوان مقاله :
ساختارگرايي در قاب روايت جنوب تحليل عناصر داستاني كجا مي‌ري ننه امرو و مادر نخل، بر اساس نظريه كلود برمون
پديد آورندگان :
دژم، مهرنوش دانشگاه سيستان و بلوچستان - دانشكده ادبيّات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيّات فارسي , حسن آبادي، محمود دانشگاه سيستان و بلوچستان - دانشكده ادبيّات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيّات فارسي
تعداد صفحه :
15
از صفحه :
19
تا صفحه :
33
كليدواژه :
عدنان غريفي , احمد محمود , ادبيّات جنوب , كلود برمون , ساختارگرايي
چكيده فارسي :
روايت­ شناسي شاخه­ اي از ساختارگرايي است كه در آن سعي مي شود با الگويي روشمند به بررسي و تجزيه و تحليل ساختار روايت هاي داستاني پرداخته شود. دغدغة اصلي روايت­شناسان از جمله كلود برمون، شناسايي عناصردر روايت، شگردهاي مكرّر روايت و تحليل انواع گفتمان در روايت است. پيش از اين الگوي برمون براي تحليل داستان رستم و سهراب، رواياتي از كليله و دمنه و رمان كليدر استفاده شده است. در تحقيق حاضر، با توجّه به الگوي تدوين شده بر اساس نظرية كلود برمون، به تحليل و مقايسة دو داستان كوتاه از دو نويسندة ادبيّات اقليم جنوب (خوزستان)، با هدف يافتن پاسخي براي پرسش­هاي زيرپرداخته­ايم:آيا مدل كلود برمون را در ساخت داستان كوتاه نيز مي­توان يافت؟با توجّه به مفهوم مشترك اجتماعي – سياسي اين دو داستان، «احمد محمود» و «عدنان غريفي» تا چه حد از ساختاري مشابه براي ارائة روايت خود بهره برده­اند؟ در نهايت نيز به اين نتايج دست يافته­ايم: هرچند داستان­هاي كوتاه، پيچيدگي روايي رمان را ندارند؛ امّا در الگوي برمون قرار مي­گيرند.گاهي خلّاقيت داستان­نويس، پيشگويي­هاي الگوي برمون را بر هم مي­زند و گاهي همين خلّاقيت، براي نشان دادن معنايي ويژه، چهارچوب مدل برمون را دستخوش تغيير مي­نمايد.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني
فايل PDF :
7897670
لينک به اين مدرک :
بازگشت