اشتغال بخش كشاورزي از طريق رفع موانع عرضه‌ ي محصولات كشاورزي به بورس كالا (مورد مطالعه: استان خراسان رضوي)

Agricultural Employment through the Removal of Barriers of Agricultural Products Supply To Commodity Exchanges (A Case of Khorasan Rezavi Province)

ايجاد اشتغال كامل از جمله ي اهداف كلان اقتصادي سياست مداران همه ي كشورها مي باشد. بيكاري نيروي انساني، يكي از معضلات اساسي اقتصاد ايران است كه كاهش آن نيازمند سرمايه گذاري در بخشهاي مختلف اقتصاد و رونق توليد است. بهبود وضعيت بازاريابي محصولات كشاورزي مي تواند سبب رونق توليد، افزايش درآمد و اشتغال در بخش كشاورزي شود. رونق بورس كالاي كشاورزي يكي از راه هاي بهبود وضعيت بازاريابي محصولات كشاورزي مي باشد. بورس كالاي كشاورزي، بازاري سازمان يافته و نمونه ي گويايي از فرضي­ بودن بازارها مي باشد. بازارهاي سنتي ايران به دلايل رقابتي ­نبودن، كوچك­ بودن، وجود لايه هاي متعدد بازاريابي، شفاف­ نبودن اطلاعات بازار و وجود نوسانات قيمتي از كارايي كافي برخوردار نمي باشد. بر اين اساس، هدف تحقيق حاضر، شناسايي موانع ورود محصولات كشاورزي منتخب استان خراسان رضوي به بورس كالا مي باشد. به اين منظور ابتدا مهم ترين موانع با روش دلفي فازي شناسايي و سپس با استفاده از تكنيك ديمتل فازي تأثير هر شاخص بر عرضه كالا بررسي شد. جامعه ي آماري اين تحقيق شامل كارشناسان جهاد كشاورزي، اساتيد دانشگاه و كارشناسان كارگزاري استان خراسان رضوي در سال 1396 مي باشد. نتايج تحقيق نشان داد كه مهمترين موانع عرضه محصولات كشاورزي به بورس، نبود نظام هاي آموزشي جهت افزايش مهارت و آشنايي كشاورزان با بورس، فقدان تشكل هاي كشاورزي منسجم، فسادپذيري كالا، غيريكنواختي كالا (ناهمگن­ بودن محصولات)، نبود قراردادهاي متناسب با شرايط توليدكنندگان و خريداران محصولات كشاورزي و وجود بازارهاي موازي مانند ميادين ميوه و تره بار ميباشد. بررسي تأثير متقابل عوامل نشان ميدهد كه نبود سيستم هاي آموزشي در راستاي افزايش مهارت و آشنايي كشاورزان و عدم آشنايي توليدكنندگان محصولات كشاورزي با بورس كالاي كشاورزي تأثيرگذارترين عوامل و نبود قراردادهاي متناسب با شرايط توليدكنندگان و خريداران محصولات كشاورزي، فسادپذيري كالا، غيريكنواختي كالا و نبود تشكل هاي كشاورزي منسجم، تأثيرپذيرترين يا نفوذپذيرترين عوامل مي باشند. در نهايت، آشنا سازي توليدكنندگان با بورس كالاي كشاورزي و ايجاد زمينه هاي لازم براي عرضه توليدات كشاورزان در بورس كالا توصيه مي شود.

Creating full employment is one of the macroeconomic goals of politicians in all countries. Unemployment is one of the major problems facing the Iranian economy, reduction of which requires investment in various sectors of the economy and production boom. Improving the marketing situation of agricultural products can boost production, increase income and employment in agriculture. An agricultural commodity exchange boom is one way to improve the marketing position of agricultural products. The agricultural commodity exchange is an organized marketplace and a speculative example of the hypothetical of the markets. Traditional Iranian markets are not efficient for reasons not competitive, smallness, the existence of multiple marketing layers, the lack of transparency of market information and the existence of price fluctuations. Hence, the purpose of this study was to identify barriers to entry of selected agricultural products in Khorasan Razavi province to the Commodity Exchange. For this purpose, the most important barriers to supplying agricultural products were first identified by the Fuzzy Delphi method and then, using the fuzzy DEMTEL technique, the effect of each indicator on the supply of goods was investigated. The statistical population of this research includes agricultural Jihad experts, university professors and brokerage experts in Khorasan Razavi province in . The results indicated that the most important obstacles to the supply of agricultural products to the stock exchange were the lack of educational systems to increase the skills and knowledge of farmers with the stock exchange, the lack of integrated agricultural organizations, commodity corruption, non-uniformity of goods (non-homogeneity of products), the absence of contracts proportional to the conditions for agricultural producers and buyers, and the existence of parallel markets such as Fruit and vegetable squares. Investigation of the interactions of factors illustrates that lack of educational systems to increase the skills and knowledge of farmers and the lack of familiarity of agricultural producers with agricultural commodity stock are the most effective factor and the lack of appropriate contracts to the conditions of the producers and buyers of agricultural products, the corruption of goods, nonuniformity of goods, and the lack of coherent agricultural associations are the most influential or most perceptible factors. Finally, it is recommended to familiarize producers with the agricultural commodity exchange and to provide the necessary background for the commodity producers to supply the commodity exchange.