كليدواژه :
تحليل شماتيك , انتظارات , دانشجويان , كشاورزي , دانشگاه مراغه
چكيده فارسي :
مطالعه حاضر با هدف بررسي و استنتاج انتظارات دانشجويان كشاورزي دانشگاه مراغه از درس كارآفريني و خوداشتغالي انجام شد. بيشتر تحقيقات در اين حوزه، با روش شناسي كمّي به اين موضوع پرداختهاند و از اين نظر، يك شكاف روش شناسي كيفي شناسايي شد. ابتدا، اهداف پژوهش و پروتكلهاي مربوطه تعيين و با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس، دادههاي كلاميِ دانشجويان جمع آوري شد. از روش سه سويه سازي براي افزايش اعتبار دادهها استفاده شد كه شامل يادداشتها، بحثهاي گروهي و مصاحبه غير ساختارمند بود. با تحليل واحدهاي اكتشافي در نرم افزار اطلس تاي، نقل قولها، كُدها، طبقات و ساختار ارتباطي- معناييِ بين مفاهيم شكل گرفت. براي تأييد دقت و صحت دادهها، از روش بررسي همكارانه استفاده شد. نتايج تحقيق پيرامون انتظارات دانشجويان از درس كارآفريني و خوداشتغالي نشان داد كه انتظارات آنها پيرامون مفاهيم اولويت مداري، خلاقيت گرايي، مهارت/عمل گرايي، فوق برنامه گرايي، ارتباط مداري، اجبارگرايي، طراحي محوري و حمايت گرايي مستمر خلاصه شده كه از زمينه مورد مطالعه استنتاج شدند. در بخش نتيجه گيري، به مراكز كارآفريني دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي پيشنهاد مي شود كه در تدوين رئوس درس كارآفريني و خود اشتغالي، مفاهيم استنتاج شده مطالعه حاضر، در محتواي سر فصل درس كارآفريني و خوداشتغالي و آموزش توجيهي تدريس براي استادان درس در نظر و اجرايي شود.
چكيده لاتين :
This contribution was conducted to take a grab at the expectations of agricultural students from
entrepreneurship and self-employment lesson (the University of Maragheh). Most of the research
has taken use of quantitative methodologies to address the research problem, and therefore, a
qualitative methodology gap was recognized. Using exploratory case study, initially, the research
objectives and the respective protocols were determined and verbal data were collected from
agricultural students via convenient sampling method. The method triangulation was also used to
increase the credibility of the data, which included notes, group discussions, and non-structured
interviews. The heuristic units were derived from Atlas.ti (version . . ), thematic analysis, code
formation, classes, and communication structures –– a semantic between the inferred concepts were
developed. The approaches of peer-checking and member-checking were used to confirm the
accuracy of the data. The findings indicate that students’ expectations from entrepreneurial and selfemployment lesson are reduced in the derived concepts, such as priority-centered, creativity,
skill/pragmatism, extra-planning, communication-centered, compulsive, designing-centered, and
continuous support. For future research, it is suggested that these concepts to be studied
quantitatively. It is also recommended to the scholars and professors at the entrepreneurship centers
of universities and higher education institutions to take into account and use the implications of the
study in formulating the syllabus content of the lesson and in designing and establishing the
orientation and in-service training of teaching for entrepreneurial novice professors.
