عنوان مقاله :
بازنگري در سياست هاي مديريت مصرف برق از منظر اقتصاد رفتاري
عنوان به زبان ديگر :
Evaluation of Electricity Demand Management Policies: Behavioral Economics Approach
پديد آورندگان :
منظور، داوود داﻧﺸﮕﺎه اﻣﺎم ﺻﺎدق(ع) - داﻧﺸﮑﺪه ﻣﻌﺎرف اﺳﻼﻣﯽ و اﻗﺘﺼﺎد , ﺣﺴﯿﻦ زاده ﯾﺰدي، ﺳﻌﯿﺪ داﻧﺸﮕﺎه اﻣﺎم ﺻﺎدق(ع)
كليدواژه :
مديريت مصرف برق , بهينه سازي , اقتصاد رفتاري , واحد تلنگر , هنجارها , انگيزش
چكيده فارسي :
بررسي سياستهاي اجرا شده در حوزه مديريت مصرف برق در كشور نشان ميدهد اين سياستها موفقيت چشمگيري نداشته است. عدم موفقيتهاي اين سياستها را ميتوان تا حد زيادي به عدم شناخت اجتماعي كافي سياستگزاران از افراد جامعه و مصرف كنندگان برق نسبت داد. با افزايش شناخت اجتماعي ميتوان سياستهاي بهتري براي تغيير رفتار ارائه نمود كه نه تنها تأثيرگذاري بيشتري خواهد داشت، بلكه از سرمايههاي اقتصادي و اجتماعي نيز به شكل مناسبتري محافظت خواهد نمود. ابزارها و بينشهاي رفتاري، در حقيقت، حلقه گمشدهاي است كه ميتواند اجراي چنين سياستهايي را ارتقاء دهد. در اين مقاله ضمن آسيبشناسي راهكارهاي مطرح شده در زمينه مديريت مصرف برق از منظر اقتصاد رفتاري، و با عنايت به ابزارها و تجارب اقتصاد رفتاري، پيشنهادهايي به منظور اصلاح و بازنگري رويكردهاي رايج در زمينه مديريت مصرف برق در كشور ارائه شد. يكي از مهمترين اين پيشنهادات آن است كه با توجه به اهميت موضوع، واحدي در صنعت برق به عنوان "واحد تلنگر" تأسيس گردد كه ضمن بهره گيري از ظرفيت انديشمندان حوزه اقتصاد رفتاري و ساير رشتههاي مرتبط نظير جامعهشناسي و روانشناسي، با تجميع و هم افزايي ظرفيت روابط عموميهاي شركتهاي حوزه برق كشور و همچنين ساير بخشهاي مرتبط وزارتخانه، مديريت اجراي سياستهاي اقتصاد رفتاري براي جامعه هدف را بهمنظور فرهنگ سازي كاهش مصرف برق كشور پيگيري نمايند. آيين نامه واحد مذكور با بهرهگيري از تجارب متعدد كشورهاي مختلف ميتواند تدوين گردد و راهنماي فعاليتهاي اين واحد گردد.
چكيده لاتين :
Electricity consumption has been rising with an average annual growth of 7% in Iran and the imbalance in production and consumption has caused power outage crisis and economic losses. More than 50% of peak electricity demand is related to the household sector, so the household sector can be considered as the most effective component of the electricity crisis. Investment costs for the construction of power plants, transmission, distribution networks are increasing every year. In order to manage peak electricity demand in the short term, four main solutions are proposed: customer relationship management, electricity tariff reform, quotas and voluntary reductions in electricity consumption, and the replacement of low efficiency electrical equipments with high efficiency appliances. These policies have not been much successful. The failure of these policies can be attributed to inadequate social recognition of policymakers from the community. The tools and insights of behavioral economics are, in fact, a lost circle that can promote the implementation of such policies.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياستگذاري و برنامه ريزي انرژي