عنوان مقاله :
بررسي زبان زنانه و مردانه در داستانهاي ابراهيم گلستان و منيرو رواني پور از منظر جنسيت و رويكرد تعليمياخلاقي (مطالعۀ موردي: جوي و ديوار و تشنه و كولي كنار آتش)
پديد آورندگان :
وخشوري، كبري دانشگاه آزاد اسلامي خوي، ايران , ناصري، ناصر دانشگاه آزاد اسلامي خوي، ايران , حسن زاده، شهريار دانشگاه آزاد اسلامي خوي، ايران
كليدواژه :
ابراهيم گلستان , منيرو روانيپور , جوي و ديوار و تشنه , كولي كنار آتش , زبان زنانه و مردانه , ادب تعليمي اخلاقي
چكيده فارسي :
در جامعهشناسي زبان، متغير «جنسيت» در كنار مؤلفههاي ديگر، بهعنوان يك عامل مؤثر بر زبان تعريف شده است؛ اما فمينيستها اول بار آن را بهعنوان يك مؤلفۀ اساسي تمايز، بين زنان و مردان قلمداد كردند و زبانشناساني چون ليكاف، الگو و تئوري براي آن نوشتند كه بر مبناي آن زبانِ زنانه و مردانه از هم جدا شد و ادبيات تعليمي كه نمايشگر زندگي و مبيّن ارزشها و معيارهاي يك جامعۀ زباني است بهطور گستردهاي در ميان انواع ادبي ديگر، گسترهاي شگرف در زبان زنانه و مردانه به خود گرفت. آراي زبانشناسان بهسرعت در متون ادبي بررسي شد و دستاوردهاي جالبي از تفاوت زبان زنانه و مردانه ارائه گرديد. اين پژوهش، تحقيقي و تحليلي و با تكيه بر مؤلفههاي زبانِ زنانه و مردانه، در دو مجموعه داستان جوي و ديوار و تشنه از ابراهيم گلستان و كولي كنار آتش از منيرو روانيپور در تطابق با آراي زبانشناسان حوزۀ جنسيت بهخصوص ليكاف ميباشد كه با رويكرد تعليمياخلاقي بررسي شده است. فرضيۀ تحقيق ما اين است كه در آثار دو نويسندۀ مذكور، زبان زنانه و مردانه با رويكرد تعليمياخلاقي مطابق آراي زبانشناسان بهخصوص ليكاف و در مواردي نيز، با نظر آنها در تناقض است. اين تفاوتها در اثر گلستان بيشتر از روانيپور است و در كاربرد دشواژه، صفات عاطفي و جملات تعديلي نمود بيشتري دارد. بنابراين بايد گفت گاهي مواضع تعليمياخلاقي بر جنسيت زبان غلبه دارد و نظريات زبانشناسان اجتماعي را بايد در بستر فرهنگي، اجتماعي و اخلاقي جامعۀ داستاني، مورد بررسي قرار داد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات تعليمي