كليدواژه :
عوامل ساختاري , حكمراني دانش , فراتركيب , دلفي
چكيده فارسي :
هدف اين پژوهش شناسايي عوامل ساختاري لازم براي تحقق حكمراني دانش بوده است. براي تحقق اين هدف از يك راهبرد دومرحله اي استفاده شد. در مرحله اول، روش فراتركيب انجام شد. با جست‌وجو در پايگاه‌هاي داده 319 مقاله يافت شد كه در مراحل ارزيابي در نهايت، 25 مقاله مورد تأييد قرار گرفت. با مطالعه كامل اين مقالات، 25 كد و هشت مفهوم (شامل ساختاري براي مديريت دانش، سيستم تشويقي، سيستم ارتباطات، رسميت، تمركزگرايي، ساختار حامي مديريتي، فرهنگ، و رويّه هاي كاري) براي سؤال پژوهش استخراج گرديد. پس از تأييد روايي و پايايي نتايج، در مرحله دوم به منظور دريافت نظر خبرگان از روش «دلفي» استفاده شد. به‌همين منظور، از خروجي فراتركيب محتواي لازم براي طراحي پرسشنامه «دلفي» تأمين شد و تا جايي فرايند «دلفي» ادامه يافت كه نظرات خبرگان در مورد پاسخ به سؤالات به اجماع رسيد. 10 نفر از خبرگان بر اساس روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب شدند و روش «دلفي» تا سه مرحله انجام شد. در نهايت، براي پاسخگويي به سؤال عوامل ساختاري براي تحقق حكمراني دانش در سازمان، 14 اصل راهنما در قالب اصول ساختاري و سيستمي ارائه گرديد. ميانگين نظر خبرگان «دلفي» نشان داد كه به‌منظور تحقق حكمراني دانش بايستي نقشها و مسئوليتهاي دفتر مديريت دانش را تعريف كرد، ساختار مشوق خلاقيت و چابكي ايجاد نمود، سيستمهاي ارتباطي مؤثر براي دفتر مديريت دانش ايجاد كرد، سيستم تعامل با ذينفعان را ايجاد نمود، دفتر مديريت دانش را با هويتي مستقل به وجود آورد، ساختار تيم‌محور و مشوق همياري ايجاد كرد، نقش مدير ارشد دانش را در سلسله‌مراتب سازمان تعريف و مشخص نمود، اختيارات مربوط به مديريت دانش را تفويض كرد، ساختاري مديريتي براي پشتيباني از مديريت دانش (مانند كميته حكمراني دانش يا شوراي مديريت دانش) ايجاد نمود، ساختار دفتر مديريت دانش را به‌صورت رسمي شكل داد، به سيستمها و فرايندها رسميت بخشيد، سيستمهاي تشويق و پاداش مرتبط با مديريت دانش ايجاد كرد، روابط كاري با ساير واحدهاي كسب‌وكار تعريف و ايجاد نمود، فرهنگ سازماني مشوق خلق و تسهيم دانش ايجاد كرد. طبق بررسي پژوهشگر هيچ مقاله اي كه تمهيدات ساختاري براي ايجاد حكمراني دانش را با اين روش فراتركيب و «دلفي» شناسايي نمايد، يافت نشد. به همين دليل، پژوهش حاضر داراي نوآوري در موضوع و روش مورد استفاده براي آن است.
چكيده لاتين :
The purpose of this study was to identify the structural factors necessary for the realization of knowledge governance. To achieve this
goal, a two-step strategy was used. In the first step, the method of metasynthesize
was carried out. By searching the databases, 319 articles were
found and in the evaluation process 25 papers were finally approved. By
studying these articles 25 codes and 8 concepts (including the structure
for knowledge management, incentive system, communication system,
formalism, centralization, management support structure, culture
and work procedures) were extracted for the research question. After
verifying the validity and reliability of the results, Delphi method was
used in the second phase to get expert opinion. For this purpose, the
output of the content required to design the Delphi questionnaire was
completed and Delphi process went on to the extent that the opinions
of the experts reached a consensus on the answers to the questions.
Ten experts were selected based on the purposeful sampling method
and Delphi method was performed to three stages. Finally, in order to
answer the question of structural arrangements for the realization of
knowledge governance in the organization, 14 guiding principles were
presented in the form of structural and system principles. The average
of Delphi experts’ opinions showed that in order to realize knowledge governance, it was necessary to define the roles and responsibilities
of KM, create a construct for creativity and agility, create effective
communication systems for the KM, interact with creative stakeholders,
create an independent knowledge management office, create a teamcentered
structure and encourage collaboration, define and identify the
role of senior manager of knowledge in the organization’s hierarchy,
empower knowledge management, provide a managerial structure for knowledge management support (such as the Knowledge Management Committee or the
Knowledge Management Council) create, formalize the structure of the KM, formalize systems
and processes, create incentive and reward systems for knowledge governance, define and
create relationships with other business units, create an organizational culture to create and
share knowledge. According to a research, no article was found that could identify structural
arrangements for knowledge management by using this method and Delphi; therefore, the
present research is innovative in the subject and method used.
