نقش كيفيت حسابرسي بر رابطۀ بين عدم تقارن اطلاعاتي و ابعاد آگاهي‌دهندگي و فريبندگي مديريت سود

The role of audit quality on the relationship between information asymmetry and both informative and deceptive dimensions of income smoothing

هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي ارتباط بين عدم تقارن اطلاعاتي با ابعاد مختلف مديريت سود از حيث آگاهي‌دهندگي و فريبند‌گي آن با لحاظ‌كردن نقش تعديل‌گري كيفيت حسابرسي است. براي اندازه‌گيري كيفيت حسابرسي به كمك روش تحليل عاملي، يك شاخصي تركيبي با استفاده از متغيرهاي دورۀ تصدي حسابرس، اندازۀ مؤسسۀ حسابرسي، اقلام تعهدي اختياري و تخصص حسابرس در صنعت ساخته شد. براي اندازه‌گيري عدم تقارن اطلاعاتي نيز از قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام استفاده شده است. براي آزمون فرضيه‌هاي پژوهش، تعداد 106 شركت در بازه زماني 1388 تا 1396 بررسي شدند. نتايج نشان مي‌دهند عدم تقارن اطلاعاتي تأثير منفي بر مديريت سود آگاهي‌دهنده و تأثير مثبت بر مديريت سود فريبنده دارد. همچنين نتايج به‌دست‌آمده نشان مي‌دهند وجود كيفيت حسابرسي، شدت تأثير منفي عدم تقارن اطلاعاتي بر مديريت سود آگاهي‌دهنده و شدت تأثير مثبت عدم تقارن اطلاعاتي بر مديريت سود فريبنده را تا حد چشمگيري كاهش مي‌دهد

The main aim of the present study is to investigate the relationship between information asymmetry and the two informative and deceptive dimensions of income smoothing considering the moderating role of audit quality. To measure audit quality using factor analysis approach, a composite index was constructed by auditor tenure, audit firm size, optional accruals, and industry expertise variables. The bid-ask spread model also is used to measure information asymmetry. Research hypotheses were examined using required data from 106 of listed companies in Tehran Stock Exchange during 2009-2018. The results indicate that information asymmetry has a negative and significant effect on informative earnings management, but a significantly positive effect on deceptive earnings management. The results also indicate that when the audit quality is high, it significantly reduces the intensity of both the negative and positive effects of information asymmetry on the informative and deceptive income smoothing respectively.