آموزه‌هاي تعليمي طب‌القلوب و كيمياي سعادت بر اساس روي‌كرد بينامتنيت

تحليل با رويكرد «بينامتنيت» ارتباط يك متن با ساير متون را بررسي مي‌كند. هدف اصلي اين پژوهش، مقايسة تعاليم اخلاقي كيمياي سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمي از ادب تعليمي را در ادبيات فارسي به خود اختصاص داده است. به‌گونه‌اي كه در زبان فارسي آثاري همچون كيمياي سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعليمي و سرشار از آموزه‌هاي اخلاقي به وجود آمده‌اند. در بررسي پاره‌اي از فضايل و رذايل اخلاقي اين دو كتاب، درمي‌يابيم تعاليم اخلاقي در اين دو اثر به‌خوبي نمايان و چشمگير است. غزالي و نقشبندي در آثار خود به‌صراحت پيام­هاي اخلاقي خود را به نوع بشر عرضه مي­كنند. انسان عصر حاضر، به عامل كنترل‌كننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بيشتر از روزگاران گذشته نيازمند است. درنتيجه نياز جهان معاصر به اخلاقيات، براي برون‌رفت از فسادهاي اخلاقي موجود، حياتي است. بر اين اساس با شناخت فضيلت­ها و رذيلت‌هاي اخلاقي از نگاه اين دو نويسنده، مي­توان به جهان‌بيني آن‌ها پي برد و با تعمّق در انديشه­هايشان، درراه معرفت اخلاقيات و نيز معرفي پيام‌هاي اخلاقي آن‌ها در راستاي اِعمال آن‌ها در زندگي فردي و اجتماعي براي نجات نوع بشر از تباهي­ و فسادهاي دنياي كنوني، گام برداشت، نگارنده با رهيافتي توصيفي – تحليلي با بهره‌گيري از روش كتابخانه‌اي موضوع حاضر را در قالب مقاله‌اي علمي -پژوهشي بررسي و تحليل كرده است.

This article has no abstract