عنوان مقاله :
امكان سنجي استفاده از روش آزمايشگاهي در اقتصاد اسلامي (با تأكيد بر مباني معرفت شناختي استاد مطهري)
عنوان به زبان ديگر :
Explaining the Epistemological Possibility of Using the Experimental Economics in Islamic Economics Emphasizing the philosophical foundations of Ostad Motahhari
پديد آورندگان :
خادم عليزاده، امير دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده اقتصاد , بهشتي، مهدي دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
اقتصاد آزمايشگاهي , مباني معرفتشناختي , اقتصاد اسلامي , مرتضي مطهري
چكيده فارسي :
اقتصاددانان در دهه هاي اخير از اقتصاد آزمايشگاهي به عنوان ابزاري جديد در جهت آزمون تجربي تئوريهاي اقتصادي بهره بردهاند. از سوي ديگر، اقتصاد اسلامي به عنوان يك علم، در مراحل آغازين شكلگيري و تدوين قرار دارد. در اين راستا، اين پرسش قابل طرح است كه آيا از اقتصاد آزمايشگاهي نيز ميتوان در آزمون تجربي فرضيههاي اقتصاد اسلامي و مطالعه رفتار اقتصادي مسلمانان در جهت تدوين علم اقتصاد اسلامي بهره برد؟ اين پژوهش تلاش ميكند با تأييد سازگاري مباني معرفتشناختي اقتصاد آزمايشگاهي با مباني اسلامي به اين پرسش پاسخ دهد. همچنين براي پرهيز از پراكندگي مباحث، رويكرد اسلامي را به طور خاص به ديدگاه استاد مطهري محدود ميكند. اعتبار يافتههاي اقتصاد آزمايشگاهي، بر استقراء يا استنتاج فرضيهاي- قياسي استوار است. اين پژوهش نشان ميدهد كه هر دو روش مذكور در ذيل معرفتشناسي استاد مطهري، معتبر و قابل دفاعاند؛ بنابراين از روش اقتصاد آزمايشگاهي ميتوان در اقتصاد اسلامي بهره گرفت. البته روش آزمايشگاهي در آزمون فرضيهها يا گزارههاي تجربي اقتصاد اسلامي كارايي دارد، نه در گزارههاي آخرتي فرا تجربي.
چكيده لاتين :
Economists have used experimental economics in recent decades as a new tool for empirical testing of economic theories. Also, Islamic economics as a science is in the early stages of formation. In this regard, the question arises whether the experimental economy can be used in the empirical test of the hypotheses of Islamic economics and studying the economic behavior of Muslims in order to develop Islamic economics? This research tries to answer this question by examining the compatibility of the epistemological bases of the experimental economics with Islamic principles. Also, to avoid the dispersion of the issues, the Islamic approach has limited Ostad Motahhari’s view in particular. The validity of the findings of the experimental economics is based on the induction or hypothetico-deductive method. This research shows that both of these methods are valid and defensible under Ostad Motahhari’s epistemology; therefore, the method of experimental economics can be used in Islamic economics.
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي