شماره ركورد :
1140489
عنوان مقاله :
سنجش شاخص يكپارچگي عمودي ارزش‌افزوده غيرمستقيم بخش‌هاي اقتصادي شهرستان تهران
عنوان به زبان ديگر :
Measuring Value Added Vertical Integration Index of Economic Sectors in Tehran City
پديد آورندگان :
مهاجري، پريسا دانشگاه علامه طباطبائي - گروه اقتصاد , بانوئي، علي اصغر دانشگاه علامه طباطبائي - گروه اقتصاد , ميرزايي، حجت اله دانشگاه علامه طباطبائي - گروه اقتصاد , جهانفر، نيلوفر دانشگاه علامه طباطبائي
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
113
تا صفحه :
140
كليدواژه :
يكپارچگي عمودي , ارزش ‌افزوده غيرمستقيم , رويكرد توليد به توليد
چكيده فارسي :
در اين مقاله نشان مي‌دهيم كه معيار ستانده بخش‌هاي مختلف اقتصادي در سنجش اهميت بخش‌ها براي سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي مناسب نيست. نخست آنكه در چارچوب مدل مقداري لئونتيف، هر بخش اقتصادي دو وظيفه دارد: تأمين مستقيم و غيرمستقيم تقاضاي نهايي خود و توليد ساير بخش‌هاي اقتصادي. به عقيده بسياري از پژوهشگران، مجموع اين دو، لغزش احتساب مضاعف را دامن مي‌زند. دوم آنكه ستانده (توليد ناخالص) بخش‌ها، ملاك مناسبي براي رشد و رفاه جامعه به شمار نمي‌رود. براي رفع اين دو نقيصه، رويكرد توليد به توليد استفاده مي‌شود كه ريشه در پايه نظري نظام توليدي پيرو سرافا دارد و پاسينيتي آن را به شكل يكپارچگي عمودي توليد در قالب الگوي داده-ستانده لئونتيف به‌عنوان روش بديل در سنجش اهميت بخش‌ها معرفي مي‌كند. رويكرد مذكور حول يك ‌سؤال زير مبناي تحليل اقتصاد شهرستان تهران قرار مي‌گيرد. «ارزش‌افزوده بخش خدمات كه حدود 83 درصد GDP شهرستان تهران را تشكيل مي‌دهد به‌طور بالقوه چه ميزان ارزش‌افزوده غيرمستقيم در ساير بخش‌هاي اقتصاد ايجاد مي‌كند؟». براي اين منظور جدول داده-ستانده سال 1393 شهرستان تهران كه به‌تازگي در قالب يك طرح پژوهشي محاسبه‌شده است، مبناي تحليل كمي سؤال مطرح شده قرار مي‌گيرد. يافته‌ها حاكي از آن است كه اولاً شاخص يكپارچگي عمودي بخش خدمات صرفاً 0/04 واحد است و بخش مذكور به ازاي هر 100 واحد ارزش‌افزوده اصلي خود، 4 واحد ارزش‌افزوده غيرمستقيم در ساير بخش‌هاي اقتصادي ايجاد مي‌كند. ثانياً شاخص‌هاي يكپارچگي بخش‌هاي چهارگانه خدمات توزيعي، توليدي، اجتماعي و شخصي به‌ترتيب 0/08، 0/08، 0/46 و 0/40 است كه همگي كمتر از واحد هستند.
چكيده لاتين :
In this paper, we show that the output of economic sectors is not an appropriate criterion for assessing the importance of sectors. First, in the context of Leontief quantity model, each sector has two tasks: satisfying its direct and indirect final demand and also intermediate needs of other economic sectors. Many researchers observe that the sum of these leads to double counting. Second, the output of sectors is not an appropriate criterion for economic growth and welfare. To address these shortcomings, “product-to-product” approach is used, rooted in the theoretical basis of Serrafa’s production system. Pasinetti modified it as a vertical integration of production in the form of Leontief’s input-output model as an alternative method for assessing the importance of sectors. In this paper, we use this approach to answer following question, “The service sector, which has a 83% share of GDP in the city of Tehran, how much potentially does it generate indirect value added in other economic sector”? The input-output table of Tehran city which has recently been calculated as a research plan is used to quantitatively analysis of the posed question. The overall findings indicate that: first, the vertical integration index of service sector is only 0.04 units, which means that it generates only 4 units of indirect value added in the other economic sectors. Second, the vertical integration indices of four sectors of distribution services, productive services, social services and personal services are 0.08, 0.08, 0.46 and 0.40, respectively, all of them are less than 1 unit.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
مطالعات اقتصادي كاربردي ايران
فايل PDF :
8109269
لينک به اين مدرک :
بازگشت