تصميمات مديران در موازنه بين چسبندگي هزينه‌ها و هموارسازي سود

تصميمات و انگيزه مديران درباره تعديل منابع و كاهش نوسان سود شركت مي‌تواند بايكديگر مرتبط باشند. مديران با انگيزه همواسازي سود در هنگام كاهش فروش شركت، اقدام به تعديل بيشتر منابع نموده و در نتيجه ميزان چسبندگي هزينه‌ها كاهش مي‌يابد. از طرفي ديگر مديران با تعديل كمتر منابع در هنگام كاهش فروش علاوه بر افزايش در چسبندگي هزينه‌ها باعث نوسان در سود شركت مي‌شوند. هدف اصلي اين پژوهش بررسي موازنه بين چسبندگي هزينه و هموارسازي سود توسط مديران مي‌باشد. نمونه آماري شامل 99 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بين سال‌هاي 1389ـ1395 بوده كه با روش حذف سيستماتيك گردآوري شده است. روش پژوهش همبستگي بوده و نتايج حاصل از رگرسيون با داده‌هاي تركيبي به روش خطاي استاندارد مقاوم بيانگر تاثير منفي چسبندگي هزينه بر هموارسازي سود مي‌باشد. همچنين هموارسازي سود باعث كاهش ميزان چسبندگي هزينه مي‌گردد. در واقع پيامدهاي تصميمات مديران براي حفظ يا تعديل منابع و همچنين گزارشگري سود در تضاد با يكديگر مي‌باشند و در نتيجه مديران بايد با برقراري ارتباط منطقي بين هزينه‌هاي تعديل منابع و روند سودهاي گزارش شده، تصميم مناسب و معقول اتخاذ نمايند.