عنوان مقاله :
نگاهي به وطن مألوف از ديدگاه مولانا بر اساس مثنوي
عنوان به زبان ديگر :
بدون عنوان
پديد آورندگان :
كريمائي، ريحانه دانشگاه آزاد اسلامي دماوند , هاشمي اصفهان، ماندانا دانشگاه ازاد اسلامي واحد رودهن - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
وطن مألوف , بازگشت به اصل , جلال الدين محمد بلخي , مثنوي معنوي , انسان شناسي مولوي
چكيده فارسي :
دغدغۀ وجود جهاني ديگر كه از آن با عنوان «وطن مألوف» ياد ميشود، در ذهن بشرِعهد باستان تا انسان قرن بيستويكم، همواره وجود داشته است. مولانا نيز در انديشههاي عرفاني خود، براي انسان وطني فرامادي متصور شده است كه اين خاستگاه، تفاوتهاي اقليمي و زباني را كمرنگ ميكند. اين پژوهش به روش توصيفيتحليلي نگاهي به مفهوم وطن مألوف بر اساس مثنوي معنوي دارد. جاودانگي انسان در مثنوي، با دستيابي به وطن اصلي فراهم ميشود. اين جاودانگي بهتدريج هم ميتواند صورت بگيرد و هر انساني با هر رتبهاي، دور از اين تعالي و كمال نيست. مولانا معتقد است با تهذيب نفس و طي مراحل سلوك ميتوان بازگشتي اختياري داشت و حتي هنگام حيات دنيوي نيز از مبدأ الهي بهره برد. از ديدگاه مولانا، وطن مألوف، مكاني دور از دسترس نيست و راه دستيابي به آن «انسان بودن» است و بس.
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني