عنوان مقاله :
جامعهشناسي تاريخي– تطبيقي ماكس وبر، تئوري عام و برخي ملاحظات در مورد گفتمان شرقشناسي در ايران
پديد آورندگان :
عظيمي، رضا دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
مطالعه تطبيقي , نمونه آرماني يا مثالي , شرق شناسي ايران
چكيده فارسي :
ماكس وبر از جمله بنيانگذاران عمده در جامعه شناسي تاريخي است. او نه تنها دغدغه بررسي “تاريخي" مسائل اجتماعي را داشت، بلكه اين امر را به جد به صورت "تطبيقي" پيگيري مينمود و آثار خود را با محوريت سرمايه داري غربي و با تاكيد بر فرايند عقلاني شدن پي ميگرفت. نكته اساسي كه در اين ميان مطرح است، اين است كه وبر در تمام پروژه خود سعي نمود بين تفسيرگرايي در نظريه و كار تطبيقي در پژوهش، بين تفسير و تبيين، بين خاص بودگي و امر عام آشتي برقرار كند، براي او عينيت در علوم انساني بسيار مهم بود. به عبارتي ديگر وبر سعي مينمود با ايجاد يك تعريف مشخص-بهشكل نوع هاي مثالي- نگاه ژنريك خود از پديده مورد نظر را به دست دهد، در اين نوشته سعي ميشود: نخست؛ با نگاه به مقالات روشي وبر، كار فكري و تلاش وي در زمينه توصيف، تبيين، تطبيق و تعميم در جامعه شناسي تاريخي بحث شود، دوم؛ با بررسي ريشه هاي گفتمان شرق شناسي، تفاوت هاي اساسي نگاه وبر با گفتمان شرقشناسي مورد بررسي قرار گيرد و سوم؛ با اشاره به وضعيت فعلي جامعه شناسي تاريخي ايران، بحث خواهد شد كه : برخلاف نظريه گفتمان ميتوان با بازگشت به ايده نوع هاي مثالي وبر كه در جامعه شناسي تاريخي ارائه داد ه است، هم نظريه عام و هم نظريه خاص در مطالعات تاريخي را لحاظ كرد، امر "تطبيق"، "نقد" و "عينيت" را نيز همچنان مد نظر قرار داد تا كليت تجدد غربي به "برساخت" فرو كاسته نشود.
چكيده لاتين :
this article has no abstract
عنوان نشريه :
جامعه شناسي ايران