بازخواني فلسفه TQM در سازمان‌هاي دولتي

هدف نوشتار حاضر بازخواني فلسفه TQMدر سازمان‌هاي دولتي است. نگارنده در نوشتار حاضر تلاش نموده است تا با مطالعه مباني علم كيفيت و نيز تجربه شخصي با حضور در بسياري از شركت‌ها و سازمان‌هاي دولتي كشور، نسبت به بازخواني فلسفه TQM اهتمام ورزد. نگارنده با حضور در بسياري از شركت‌هاي دولتي ملاحظه نموده است كه جهت‌گيري اين شركت‌ها به‌سوي جنبش كيفيت، صرفاً حركتي شتابزده و نمادين مي‌باشد و اكثر شركت‌هاي دولتي جهت اخذ گواهينامه‌هاي كيفيتي تلاش مي‌نمايند و به‌جاي توجه به اصول بنيادين كيفيت و به ويژه ابعاد فلسفه TQM ، صرفاً با سياست‌گذاري‌هاي ضعيف و جنبه‌هاي اقتصادي جهت استقبال از كيفيت حركت مي‌نمايند. با مطالعه دقيق در اكثر شركت‌هاي دولتي كشور مشخص مي‌شود كه بسياري از آنان جهت استقرار نظام‌هاي نوين مديريتي، به هيچ‌وجه اصول و ابعاد فلسفه TQM را به عنوان پيش‌شرط اصلي استقرار اين نظام‌ها مورد مداقه قرار نداده‌اند، و مي‌توان ادعا نمود كه يكي از علل اصلي ناركارآمدي نظام‌هاي نوين كيفيتي در شركت‌هاي دولتي كشور، عدم استقرار فلسفه TQM مي‌باشد. از اين‌رو، نگارنده نوشتار حاضر جهت افزايش شناخت و بهبود ادراك مديران و كارشناسان واحد تحليل سيستم‌ها و روش‌هاي اين شركت‌ها، نسبت به تبيين موضوع اقدام نموده است.